چشمام سیاهی رفت و بعدش که بیدار شدم یهو نگاهم به ساعت خور
چشمام سیاهی رفت و بعدش که بیدار شدم یهو نگاهم به ساعت خورد .
۱ ساعت طول کشید تا لود شم و اخر سر یادم اومد که خونه ی مایکی پارتی بود
یهو صدای مایکیو شنیدم و سرمو از پنجره اوردم بیرون .
من : سلام مایکی
مایکی : سلام خوببببییییی ؟ بدو بیا یه ساعت دیگه پارتی شروع میشه
من : بزار باید خودمو اماده کنم
مایکی همونجوریشم خوشگلی بیا
سرخ شدم و نگاش کردم
مایکی : هعی . ببین . وقتی الان برای سرخ شدن نداریم حاجی دیرمون میشه ها .
من : خودت داری میگی یه ساعت دیگه
مایکی : برای شما خانوما یه ساعتم برای اماده شدن کمه همون بهتر که آماده نشی بیا فقط پایین
من : اییییییششششش باشه بابا اه
مایکی : آفرین دختر خوب ^-^
در حد یه لباس ساده مناسب پارنی اومدم بیرون
وقتی از در خونشون اومدم تو یهو اما بغلم کرد و گفت : هی دختر این چه سر و وضعیه ؟
به لطف مایکی
اما : بیا اینجا خودم درستت میکنم
چندی بعد
خمخ چشا و ابرو و دماغاشون وا رفته بود
من : وات د فاز شما ها چتونه ؟
مایکی : خودتی ا.ت چان ؟
من : آمممم آره دیگه پس نه
دراکن که فاز خواننده ها روگرفته بود : چه خوشگل ، چه خوشگل ، چه خوشگل شدی امشب . خوشگلا باید برقصن خوشگلا باید برقصن
من : هااااااا نه بابا ولم کن
که یهو اما هلم داد وسط و بعله دیگه مجبور شدم که یه خودی نشون بدم .
مایکی : افتخار رقصو میدین
ا.ت : بله حتما
و قطعا هر دو تا مرز رب گوچه فرنگی به اضافه ی یک پیمانه فلفل رو رفته بودیم .
پارت بعد هم داریم
لایکا رو به ۱۰ برسونید خوشگلااااا
۱ ساعت طول کشید تا لود شم و اخر سر یادم اومد که خونه ی مایکی پارتی بود
یهو صدای مایکیو شنیدم و سرمو از پنجره اوردم بیرون .
من : سلام مایکی
مایکی : سلام خوببببییییی ؟ بدو بیا یه ساعت دیگه پارتی شروع میشه
من : بزار باید خودمو اماده کنم
مایکی همونجوریشم خوشگلی بیا
سرخ شدم و نگاش کردم
مایکی : هعی . ببین . وقتی الان برای سرخ شدن نداریم حاجی دیرمون میشه ها .
من : خودت داری میگی یه ساعت دیگه
مایکی : برای شما خانوما یه ساعتم برای اماده شدن کمه همون بهتر که آماده نشی بیا فقط پایین
من : اییییییششششش باشه بابا اه
مایکی : آفرین دختر خوب ^-^
در حد یه لباس ساده مناسب پارنی اومدم بیرون
وقتی از در خونشون اومدم تو یهو اما بغلم کرد و گفت : هی دختر این چه سر و وضعیه ؟
به لطف مایکی
اما : بیا اینجا خودم درستت میکنم
چندی بعد
خمخ چشا و ابرو و دماغاشون وا رفته بود
من : وات د فاز شما ها چتونه ؟
مایکی : خودتی ا.ت چان ؟
من : آمممم آره دیگه پس نه
دراکن که فاز خواننده ها روگرفته بود : چه خوشگل ، چه خوشگل ، چه خوشگل شدی امشب . خوشگلا باید برقصن خوشگلا باید برقصن
من : هااااااا نه بابا ولم کن
که یهو اما هلم داد وسط و بعله دیگه مجبور شدم که یه خودی نشون بدم .
مایکی : افتخار رقصو میدین
ا.ت : بله حتما
و قطعا هر دو تا مرز رب گوچه فرنگی به اضافه ی یک پیمانه فلفل رو رفته بودیم .
پارت بعد هم داریم
لایکا رو به ۱۰ برسونید خوشگلااااا
۳.۲k
۲۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.