کماکان استخوان سوزاست سرما دور از آغوشت

کماکان استخوان سوزاست سَرما دور از آغوشت
بهارم کن٬بهارم کن٬بهارم کن٬بهارم کن

#فرشته_خدابنده


ـــــ〇ـــــ
دیدگاه ها (۳)

دیدمش گرم سخن دوش چو در صحبتِ غیرغیرتم کُشت , ولی خوب نگاهش ...

گفتے که چادرے نیستم عاشقت شدمحال که چادر سرکرده اے،هیچ بگذری...

هرکه معشوق برانگیخت گوارایش باددل تنها به چه شوقے پے یلدا بر...

مردے سیاه پوش قد بلندبا انگشت‌هاے کشیدهگام‌هاے بُلندو هاله‌ا...

بغلم کن که هوا سوزِ فراوان داردبدن یخ زده ام حالِ پریشان دار...

دردهایی که راهِ برگشت ندارندشب‌ها با قرص می‌خوابم،اما خوابم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط