محمد

محمــد


شبیه کسی که گمشده ای دارد

در خیابان های این شهر

شبیه کسی که پر شده از بغض های فرو خورده

خیس زیر باران

شبیه کسی که تو را میخواهد و نداردت

شبیه یک آرزوی مانده در خیال

کودکی کال

شبیه دل دل بی وقفه ی گنجشککی برای

اولین پرواز

شبیه یک عاشقی پنهان و بی صدای

طولانی

شبیه بی قراری لحظه دیدار

شبیه اضطراب آخرین برگ مانده

بر شاخه پائیز

شبیه سکوتی که فریاد میزند نام تو را

شبیه چک چک خاطره از بام یاد

شبیه پیچش عطر رازقی در شب های خرداد

شبیه تنها مهلت بخشش محکوم بی گناه

نه شبیه هیچ چیز هیچ کس

تو را دوست دارم....
دیدگاه ها (۴)

دوستت دارمگلایه از تکراری بودنش نکنمشکل از مـــــن نیستتو زی...

دلم تنگ‌ستمثل لباس سال‌های دبستانممثل سال‌های مأموریت‌های طو...

"قرار نبود" های زندگی ما ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺗﺎ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺯﺩ، ﺩﺳﺖ ﭘﺎﭼﻪ...

سـلام:)دوستان قدیمی کجان?

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط