آقا سلام روضه مادر شروع شد

آقا سلام، روضه مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد

آقا اجازه هست بخوانم برایتان
این اتفاق از دم یک در شروع شد

تا ریشه های چادر خاکی مادرت
آتش گرفت،روضه معجر شروع شد

فریادهای مادر پهلو شکسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد

این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب
بی اختیار گریه حیدر شروع شد

وقتی رسید قصه به اینجای شعر من
ایام خانه داری دختر شروع شد .....

دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه سر شروع شد
دیدگاه ها (۲)

فاطمیه آمده آن همدم و مونس کجاست/شمع می پرسد ز پروانه گل نرگ...

بسم الله الرحمن الرحیمماهواره:آمریکا تقریبا چهار برابر ایران...

O-O

ساختمان تحریم‌ها چگونه ساخته شده است؟رهبر انقلاب تأکیدات فرا...

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط