امشب چه کسی ریخت تورا درهیجانم

امشب چه کسی ریخت تورا درهیجانم؟
دلتنگ نگاه توام و در فورانم

ای مطلع چشمان تو ، صدها غزل ناب
آشفته ی چشم تو شده ، طبع روانم

تو اهل کجایی و کدام ایل و تباری
با غمزه ی تو ، شورشی افتاده بجانم

در تاب و تب چیدن آن سیب نگاهت
جامانده هجای لب تو ، در ضربانم ؟

آغوش نگاه تو ، پر از وسوسه ی عشق
بازیچه ی چشمان تو شد روح و روانم

در پرسه زدن های خیالات محالم
افسوس که پژمرده ترین برگ خزانم

دلواپس پس لرزه ی چشمان تو هستم
من از گسل شهر نگاهت ، نگرانم

بگذار کنارت ، دلم آرام بگیرد
"چون نی که غمی دارم " تصنیف بنانم

در شرجی چشم تو ، پر از "یاس خیال"م
امشب چه کسی ریخت تو را ، در شریانم
دیدگاه ها (۱)

ای ناقلا هالایک نمی کنید

قصد دارم"دل به چشمانت "ببازم حاضری..کعبه ام را!"دور چشمانت "...

والا

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط