کوک ویو
کوک ویو
بعد رفتن جیمین و ات
بد چند دقیقه طاقت نیووردم و پاشدم که همزمان تهیونگم پا شد
ته: کجا میری
کوک : میرم پیش جیمین و ات و تو چی
ته: منم همینطور
با هم رفتیم بالا که جیمین پشت در اتاق ات منتظر ات وایساده بود
که یدفعه ات درو باز کرد و اوند بیرو
وایی خدا این خیلیی خوبه ادمه یا فرشتهه
تهیونگ: ات .. چییزه .. خیلی خوب شدی
جیمین: دوس دختر فیک خودمی
ات: ممنون ( بیخیال
کوک: خب بیاید بریم
رفتیم پاایین و ات بین من جیمین نشست
تهیونگم بعل جیمین
خب لباس ات خیلی کوتاه بود
ولی بازم بش میومد ولی خب باعث شده بود رونای سفید و خوشگلش معلو..چی چیداری میگی
از فک اوندم بیرون
ته: خب چییزی میخورید نوشیدی چی دوس داری ات؟
ات: ویسکی
ته: چند درصد
ات۵۵
ته: اوکی شما دوتارو هم میدونم
تهیونگ رفتو با چهار تا لیوان امد
اتم همون اول سر کشید
جیمن:وای ات خیلی خوب بود
ته: چطوری سر کشیدی من تا الان فقط اون غول بغلتو دیدیه بودم اونطوری سر بکشه
کوک: خودتی غول
ته: حالا هر چی
ات ستا لیوان دیگه هم سر کشید
که یونجون پیداش شد وای خدا نمیخدا بیخیال شه۰
_____
بعد رفتن جیمین و ات
بد چند دقیقه طاقت نیووردم و پاشدم که همزمان تهیونگم پا شد
ته: کجا میری
کوک : میرم پیش جیمین و ات و تو چی
ته: منم همینطور
با هم رفتیم بالا که جیمین پشت در اتاق ات منتظر ات وایساده بود
که یدفعه ات درو باز کرد و اوند بیرو
وایی خدا این خیلیی خوبه ادمه یا فرشتهه
تهیونگ: ات .. چییزه .. خیلی خوب شدی
جیمین: دوس دختر فیک خودمی
ات: ممنون ( بیخیال
کوک: خب بیاید بریم
رفتیم پاایین و ات بین من جیمین نشست
تهیونگم بعل جیمین
خب لباس ات خیلی کوتاه بود
ولی بازم بش میومد ولی خب باعث شده بود رونای سفید و خوشگلش معلو..چی چیداری میگی
از فک اوندم بیرون
ته: خب چییزی میخورید نوشیدی چی دوس داری ات؟
ات: ویسکی
ته: چند درصد
ات۵۵
ته: اوکی شما دوتارو هم میدونم
تهیونگ رفتو با چهار تا لیوان امد
اتم همون اول سر کشید
جیمن:وای ات خیلی خوب بود
ته: چطوری سر کشیدی من تا الان فقط اون غول بغلتو دیدیه بودم اونطوری سر بکشه
کوک: خودتی غول
ته: حالا هر چی
ات ستا لیوان دیگه هم سر کشید
که یونجون پیداش شد وای خدا نمیخدا بیخیال شه۰
_____
۱۳.۸k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.