چطور میتوانی نباشی

چطور میتوانی نباشی
وقتی من تو را قبل ترهابه اسم کوچک صدازده ام؟
درست زمانی که همه را سرد کنار گذاشتم
و تورا گرم خواستم .
من نامت را سرودم و تو برگشتی ؛
آن روز نگاهم کردی که امروز نباشی؟
برگرد !
برگرد تا نامت را بی هراس
بر دروازه های دهان این مردم فریاد کنم .

#مرضیه_همایونی
دیدگاه ها (۴)

بی تو آوارمو در خویش فرو ریخته امای همه سقف و ستون و همه آب...

سلام.التماس دعا دوستانتو این شب من رو هم اگر لایق بودم از یا...

تنها تو را ستودمآنسان ستودمت که بدانند مردمانمحبوب من، به سا...

مپرس شادی من حاصل از کدام غم استکه پشت پرده ی عالم هزار زیر ...

تکپارتی دوباره باهم بذر عشقمون رو میکاریم …ایرپادت رو داخل گ...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط