پارت چهار
پارت چهار
لحظات بعدی، برای شما به یک تلاقی درد و سردرگمی تبدیل شد. تهیونگ با ترکیبی از خشم و کنجکاوی دیوانهوار، شروع به بازجویی از شما کرد؛ نه برای اطلاعات تجاری، بلکه برای درک انگیزه شما. او میخواست بفهمد چرا کسی حاضر است تا این حد در برابر قدرت او بایستد.
در طول آن شبِ طولانی، دیالوگها تند و تیز شد. هر چه شما مقاومت بیشتری نشان میدادید، تهیونگ بیشتر به بُعد دیگری از شما پی میبرد؛ نه فقط یک مدیر پولپرست، بلکه فردی با اصول، جاهطلب و شجاع. این شجاعت، دقیقاً همان چیزی بود که او در تمام اطرافیانش گم کرده بود.
در اوج درگیری فکری و کلامی، پس از یک ساعت تبادل آتش شدید، تهیونگ ناگهان متوقف شد. او به شما خیره شده بود، نه با نگاه یک شکارچی، بلکه با نگاهی که برای اولین بار، تهی و آسیبپذیر بود.
لحظات بعدی، برای شما به یک تلاقی درد و سردرگمی تبدیل شد. تهیونگ با ترکیبی از خشم و کنجکاوی دیوانهوار، شروع به بازجویی از شما کرد؛ نه برای اطلاعات تجاری، بلکه برای درک انگیزه شما. او میخواست بفهمد چرا کسی حاضر است تا این حد در برابر قدرت او بایستد.
در طول آن شبِ طولانی، دیالوگها تند و تیز شد. هر چه شما مقاومت بیشتری نشان میدادید، تهیونگ بیشتر به بُعد دیگری از شما پی میبرد؛ نه فقط یک مدیر پولپرست، بلکه فردی با اصول، جاهطلب و شجاع. این شجاعت، دقیقاً همان چیزی بود که او در تمام اطرافیانش گم کرده بود.
در اوج درگیری فکری و کلامی، پس از یک ساعت تبادل آتش شدید، تهیونگ ناگهان متوقف شد. او به شما خیره شده بود، نه با نگاه یک شکارچی، بلکه با نگاهی که برای اولین بار، تهی و آسیبپذیر بود.
- ۵۵
- ۰۳ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط