که یهو یه پیام اومد برام بازش کردم از طرف اون عوضی بود

که یهو یه پیام اومد برام بازش کردم از طرف اون عوضی بود (سوهو)
«امشب یه مهمونی هست دلم می خواد شما هم بیاید»
«باشه»
تایپ کرد و خوابید
ویو میرا
+توی حیاط بودم اشک توی چشمام جمع شد کاش میتونستم پیشش بمونم ولی حرفاش روی قلبم سنگینی میکنه
فلش بک
-چی
+میگم بیا جدا شیم
-از اولم میدونستم هرزه ای فقط برای پول زنم شدی هیچ وقت نمی خوام روی نحستو ببینم توی هرزه ای بیش نیستی تو ناقصی ناقص تو نمیتونی برام بچه بیاری گمشو سر بار اضافی
∆اون شب دل هر دو انها شکست ولی پسر از حال دختر خبر نداشت دختر در حالی که شیشه بزرگی دستشو بریده بود نشسته بود زمین از دعوایی که داشتن کلی ظرف شکسته بود وقتیکه خم شد دستشو برید و به یکی دیگه از درداش اضافه کرد داغ همه چی توی دلش موند خوشبختی ، بچه ، عشق ، از همه مهم تر جیمین یعنی نقطه ضعفش اون شب بین اون خونا گزینه دیگه ای هم پیدا میشد «گریه» نه از سوزش دستش بلکه از سوزش قلبش از خوره ای که توی دلش بود مدام میگفت «تو باید بمیری» «خیانتکار» «دروغگو» کلماتی که توی سرش بود از خونه بدون هیچ لباسی رفت بیرون و اون شب برای اولین بار در خونه تا صبح باز بود ولی با این تفاوت که کسی از اون در نرفت داخل نه رفت بیرون
پایان فلش بک
+ساعت یک بود گریه هام بند نمیومد چشمام میسوخت سرمو بردم بالا که دیدم اون حرومزاده عوضی داره بهم نگاه میکنه یکدفعه غیبش زد بعد از یک دقیقه دستم کشیده شد به داخل اتاق و افتادم روی زمین مواهام پخش شده بود و دماغم از سوز و سردی هوا قرمز شده بود و پام زخم شده بود ولی درد اینا به درد قلبم نمیرسید
@سرت‌و بیار بالا
+ب..بله
@بخاطر اون عوضی گریه میکنی ها
+چ..چرا فقط نمیزاری بمیرم ها (بلند شد و جیغ کشید ) چرا فقط نمیزاری بمیرم چرا نمیزاری خلاص کنم خودمو چرا چرا چرا ها چرا چرا همه دائم زجرم میدن چرا باید از همه چیزایی که دوست دارم محروم بشم چرا باید از داشتن بچه محروم بشم از مادر شدن از عشق از محبت از خوشبختی چرا
∆بلاخره اروم گرفت ولی نتونست وایسه سر پاهاش گلوش میسوخت ولی مگه دل مردی که جلوش بود به رحم میومد برعکس عصبانی شد دیوونه شد چونکه
دیدگاه ها (۰)

∆بلاخره اروم گرفت ولی نتونست وایسه سر پاهاش گلوش میسوخت ولی ...

یه ماه بعد ∆دخترک در حالی که به دور خودش میچرخید دستاهایش را...

پارت دو ساعت نه +رفتم به اون ادرس که یه مردو دیدم برگشت ا..ا...

پارت یک ویو میرا+سلام اسم من پارک میرا هستش و دو ساله که با ...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۱#

قاصدک کوچولوی من💔🥀تهیونگ کنار تخت بیمارستان نشسته بود فقط آر...

فیک عشق وحشی قسمت شانزدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط