عشق اول دو دوست
عشق اول دو دوست
P4ادامه ی
*چند ساعت بعد*
خیلی خورده بودیم من هیچی نمی فهمیدم نگاه کردم به شادلین دیدم داره چرت و پرت میگه گفتم خب خب پس دوباره بذار اذیتت کنم منم گرفتم با همون قابلمه محکم کوبوندم توی پاش که افتاد ولی داشتیم می خندیدیم حتی خودش خل شده بود
«ویو مهدیه»
دیدم اومدن داخل هیچی نگفتم که نشستیم شادلین رو صدا زدم که با یه قابلمه از آشپز خونه اومد تو که کوک شروع به خندیدن کرد و شادلینم محکم کوبوند توی سرش ولی کوک هیچی نگفت بعد مشروب آورد و خوردیم خیلی مست شدیم من توی ذهنم گفتم دفعه ی بعدی باید باهم بریم بار 😎🧐
دیدم کوک توی اون حالت با قابلمه کوبوند توی پای شادلین ولی شادلین همینطوری می خندید 😂 (بچه بی حس شده)
دیدم ساعت ۵ صبح یا خداااااااا داد زدم گفتم بریم بخوابیم
&+ کجا بخوابیم؟
÷ توی سر من😂😂ههه خیلی بامزه بود نهههه😂😂
=&+ 😑😑😑😶🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️
÷ اهمممم...بله نبود فهمیدم... (گند زدم🤦🏻♀️ )(توی ذهنش)
که یه فکری به سرم زدو گفتم منو شگا تویه اتاق کوک و شادلین هم توی اونیکی اتاق
+&÷ what's your mood
= خب اگه مشکل دارین من و شادلین پیش هم می خوابیم
& ااا.ر..
+ نهههههههههه اصلا مشکل نیست
( & شوگا توی ذهنش) می کشمت کوک بذار بریم خونه😡
کوک و شادلین رفتن توی اتاق و مهدیه و شوگا هم رفتن و.........
P4ادامه ی
*چند ساعت بعد*
خیلی خورده بودیم من هیچی نمی فهمیدم نگاه کردم به شادلین دیدم داره چرت و پرت میگه گفتم خب خب پس دوباره بذار اذیتت کنم منم گرفتم با همون قابلمه محکم کوبوندم توی پاش که افتاد ولی داشتیم می خندیدیم حتی خودش خل شده بود
«ویو مهدیه»
دیدم اومدن داخل هیچی نگفتم که نشستیم شادلین رو صدا زدم که با یه قابلمه از آشپز خونه اومد تو که کوک شروع به خندیدن کرد و شادلینم محکم کوبوند توی سرش ولی کوک هیچی نگفت بعد مشروب آورد و خوردیم خیلی مست شدیم من توی ذهنم گفتم دفعه ی بعدی باید باهم بریم بار 😎🧐
دیدم کوک توی اون حالت با قابلمه کوبوند توی پای شادلین ولی شادلین همینطوری می خندید 😂 (بچه بی حس شده)
دیدم ساعت ۵ صبح یا خداااااااا داد زدم گفتم بریم بخوابیم
&+ کجا بخوابیم؟
÷ توی سر من😂😂ههه خیلی بامزه بود نهههه😂😂
=&+ 😑😑😑😶🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️
÷ اهمممم...بله نبود فهمیدم... (گند زدم🤦🏻♀️ )(توی ذهنش)
که یه فکری به سرم زدو گفتم منو شگا تویه اتاق کوک و شادلین هم توی اونیکی اتاق
+&÷ what's your mood
= خب اگه مشکل دارین من و شادلین پیش هم می خوابیم
& ااا.ر..
+ نهههههههههه اصلا مشکل نیست
( & شوگا توی ذهنش) می کشمت کوک بذار بریم خونه😡
کوک و شادلین رفتن توی اتاق و مهدیه و شوگا هم رفتن و.........
۴.۴k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.