عصبانیم از دست خودم
عصبانیم از دست خودم
این روزا حتی نمیتونم بغضِ تو گلومُ سرِ کلمه ها فریاد بکشم
حتی اون قدر قوی نشدم که بتونم سیلِ اشکامُ مهار کنم
هیچی نیستا
هیچیه هیچی اذیتم نمیکنه
اما دلگیرم از دستِ خودم که چرا دارم آدمارو با بودنم اذیت میکنم
من همه جا برای همه بهترین و خواستم و تمام تلاشمُ کردم تا آدمارو از خودم راضی نگه دارم
حتی گاهی کشیدم کنار تا بقیه بتونن راحت تر زندگی کنن
اما نمیدونم چرا نمیشه
نمیدونم چرا حالم داره از خودم بهم میخوره
ميگما
چه داستانیه تا میای یکم خوشحال باشی و احساس کنی خوشبختی یه عالمه اتفاق میوفته که همه چی و خراب میکنه!؟
این یکی دو روزه مغزم تیر کشید از بس خواستم بنویسم و نشد
هزار بار مینویسم و با خودم کلنجار میرم
اما انگار کلا توانایی نوشتنم و از دست دادم حتی همون چرا و پرتای قبلیم دیگه نمیتونم بنویسم
میگم
میشه بگید بیاد و بغلم کنه
و انقد براش گریه کنم تا خوابم ببره!؟ 💔
غم بی حساب بود و کسی باورش نشد
حالم خراب بود و کسی باورش نشد
لبخند میزدم که نفهمند عاشقم
شادی نقاب بود و کسی باورش نشد
پرسید با کنایه که : من گفته ام بمان!؟
این خود جواب بود و کسی باورش نشد :)
پ.ن: چقد حالم شبیه این عکستونه عاقای شجاعی
خسته تر از اونی که بشه تصور کرد :)
I'm actually tired, like from the bottom of my heart. I am tired.
من واقعا خستهام، یه جوری که انگار از اعماق قلبم خستهام. واقعا خستهام.
حرفای خوب🙂 :
https://harfeto.timefriend.net/16313759099342
این روزا حتی نمیتونم بغضِ تو گلومُ سرِ کلمه ها فریاد بکشم
حتی اون قدر قوی نشدم که بتونم سیلِ اشکامُ مهار کنم
هیچی نیستا
هیچیه هیچی اذیتم نمیکنه
اما دلگیرم از دستِ خودم که چرا دارم آدمارو با بودنم اذیت میکنم
من همه جا برای همه بهترین و خواستم و تمام تلاشمُ کردم تا آدمارو از خودم راضی نگه دارم
حتی گاهی کشیدم کنار تا بقیه بتونن راحت تر زندگی کنن
اما نمیدونم چرا نمیشه
نمیدونم چرا حالم داره از خودم بهم میخوره
ميگما
چه داستانیه تا میای یکم خوشحال باشی و احساس کنی خوشبختی یه عالمه اتفاق میوفته که همه چی و خراب میکنه!؟
این یکی دو روزه مغزم تیر کشید از بس خواستم بنویسم و نشد
هزار بار مینویسم و با خودم کلنجار میرم
اما انگار کلا توانایی نوشتنم و از دست دادم حتی همون چرا و پرتای قبلیم دیگه نمیتونم بنویسم
میگم
میشه بگید بیاد و بغلم کنه
و انقد براش گریه کنم تا خوابم ببره!؟ 💔
غم بی حساب بود و کسی باورش نشد
حالم خراب بود و کسی باورش نشد
لبخند میزدم که نفهمند عاشقم
شادی نقاب بود و کسی باورش نشد
پرسید با کنایه که : من گفته ام بمان!؟
این خود جواب بود و کسی باورش نشد :)
پ.ن: چقد حالم شبیه این عکستونه عاقای شجاعی
خسته تر از اونی که بشه تصور کرد :)
I'm actually tired, like from the bottom of my heart. I am tired.
من واقعا خستهام، یه جوری که انگار از اعماق قلبم خستهام. واقعا خستهام.
حرفای خوب🙂 :
https://harfeto.timefriend.net/16313759099342
۱۶.۳k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۰