من ندانم با که گویم شرح درد

من ندانم با که گویم شرح درد
قصه ی رنگ پریده، خون سَرد

هرکه با من همره و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل و دیوانه شد

#نیما_یوشیج
دیدگاه ها (۱)

درون دل به غیر از یار و فڪر یار ڪی گنجد#وحشی_بافقی

دیدی که چه غافل گذرد قافله ی عمربگذاشت به شب خوابت و بگذشت ش...

#صبح آنست که بتابی ، به عشق ، از سَر...

ز من مپرس کیم یا کجا دیار من استز شهر عشقم و دیوانگے شعار من...

منم و دفتر شعری که پر از اسرار استشرح دلتنگی و دیوانگی ام بس...

#آبان‌‌‌ماهتون‌‌‌خوش‌رنگ‌و‌زیبا🍂🍊🍁من از تبار #انارٍ سرخ دل ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط