حکم تقـدیر چنیـن است که دیوانه شوم
حکم تقـدیر چنیـن است که دیوانه شوم
بـه دل شعـله بسـوزم ز تـو پـروانـه شوم
بـزنـم می ز غمت هر شبی و مست کنـم
بـروم گـوشـه نشیـن دل میخانـه شـوم
گشته تقـدیر کـه در تاری و تنهایی شب
تـو نبـاشی و فقط همـدم پیمـانـه شوم
بیستون نـه، بـزنـم تیشه دگر ریشهٔ خود
همچو فرهـاد شوم قصـه و افسـانه شوم
قسمتـم بـوده کـه سرخوده شوم از مردم
بعـد تـو دلزده و بـا همـه بیگانـه شـوم
مصلحت بوده که هستی به نگاهت بازم
صـاحب اشک و غـم و آه غریبـانـه شـوم
حق من بـوده که تـو سـاده فریبم بدهی
خـام آن صـورت پـر مکر و فریبانـه شوم
کاخ آبـاد دلـم گشته خراب ، تقـدیر است
قسمت این است که من ساکن ویرانه شوم
بـه دل شعـله بسـوزم ز تـو پـروانـه شوم
بـزنـم می ز غمت هر شبی و مست کنـم
بـروم گـوشـه نشیـن دل میخانـه شـوم
گشته تقـدیر کـه در تاری و تنهایی شب
تـو نبـاشی و فقط همـدم پیمـانـه شوم
بیستون نـه، بـزنـم تیشه دگر ریشهٔ خود
همچو فرهـاد شوم قصـه و افسـانه شوم
قسمتـم بـوده کـه سرخوده شوم از مردم
بعـد تـو دلزده و بـا همـه بیگانـه شـوم
مصلحت بوده که هستی به نگاهت بازم
صـاحب اشک و غـم و آه غریبـانـه شـوم
حق من بـوده که تـو سـاده فریبم بدهی
خـام آن صـورت پـر مکر و فریبانـه شوم
کاخ آبـاد دلـم گشته خراب ، تقـدیر است
قسمت این است که من ساکن ویرانه شوم
۵۲۱
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.