چند تا دختر داشتن به گوشی نگاه میکردن
چند تا دختر داشتن به گوشی نگاه میکردن
یکی از اونا:این دختره چه بی حیاست[اشاره به گوشی]
یکی دیگه:اره واقعا اصلا لیاقت اون لقب و جایگاهو نداره
دختره:اسمش لی ایون میه
یکی از اون دخترا:اسمشم نجسه
ببخشید؟...
همشون سراشونو میگیرن بالا
جونگ کوک:دارید چی زر زر میکنید؟!
یکی از اونا:اووو جونگ کوک اوپااا بیااا یه عکسسس بگیریممم~~
دختره میره نزدیک و جونگ کوک هلش میده
جونگ کوک:سگای کثیفی مثل شما حرفای بزرگ تر از دهنشون نباید بزنن
نمیدونم چرا دهن گشاد..تونو نمیبندید
دختره:ولی اوپااا اون لیاقت شما و بقیه پسرا رو نداره
جونگ کوک سرشو خم میکنه نزدیک دختره میشه و با قیافه ای پوکر به دختره نگاه میکنه
جونگ کوک:چی گفتی؟
یکی دیگه از اونا:اون وحشیهه
جونگ کوک مکث میکنه و سرشو میدازه پایین بعد چند ثانیه از دختره هم فاصله میگیره و یه پوزخند واضح میزنه و دستشو پوزخند زنان میزاره جلو صورتش
جونگ کوک:اره...اره اون وحشیه~~
فروشنده:اقا پد بهداشتی و مسکنتون امادس
جونگ کوک:او من باید برم...و و و اینکه اگه این هیت دادناتونو تموم نکنید ازتون شکایت میکنم به هر حال دوربینای اینجا از چهرتون فیلم دارن
جونگ کوک پشتشو میکنه و کیسه رو برمیداره و میره بیرون
دختره:پد بهداشتی؟؟برای خودشش؟؟یا...ایو...
ویو ایون می
ایییی جونگگ کووووکک کجایییی مردم از دردددد
دقیقا همون لحظه درو باز کرد و اومد خونه
جونگ کوکااااا مردمممم از دردددد
جونگ کوک رفت سمت اشپز خونه یه لیوان اب ریخت و اومد سمتم
جونگ کوک:بیا اینم اب اینم دارو بخور نمیری
بمیری میوفتی گردن من
کامسامیدااا(مرسیی)
اب دارو رو خودم ولی همچنان درد داشتم
جونگ کوک:یه پماد گرفتم میزنم به پشت کمر و کمرت رو گرم میکنه و میگن دردشو کم میکنه
یه امتحان کن چون دارم از درد میمیرممم
جونگ کوک:پشت کن و لباستو بده بالا
هاا؟؟؟
جونگ کوک:از رو لباس بزنم؟یا اگه دستت میرسه خودت بزن
باش ببخشید یه لحظه مغزم چسید:/
پشت به جونگ کوک نشستم و یکم لباسو دادم بالا تا یکم از کمرم معلوم باشه
پماد مالید و بعدش شروع به ماساژ دادن کرد بعد پند دقیقه پرسید
جونگ کوک:بهتری؟
اره ممنون
لباسمو داد پایین بلند شد رفت شکلات داغ درست کرد
جونگ کوک:اینو بخور برات خوبه
با چشمای گشاد ازش گرفتم و گفتم
چقدر مهربون شدی
جونگ کوک:میترسم اون این دوره پر°یودیت بخوای انتقام حرفایی که زدمو بگیری
نترس عذر خواهیت راضیم کرد
جونگ کوک:چقدر بخشنده ای
آنیی(نه)فقط دلم به حالت میسوزه😂
جونگ کوک:هه هه هه🗿
"چهار روز بعد"
رابطه منو جونگ کوک بد نبود و انچنان بهم نمیپریدیم
صبح بیدار شدم و احساس خارش روی گردنم میکردم
رفتم جلو اینه و...
یکی از اونا:این دختره چه بی حیاست[اشاره به گوشی]
یکی دیگه:اره واقعا اصلا لیاقت اون لقب و جایگاهو نداره
دختره:اسمش لی ایون میه
یکی از اون دخترا:اسمشم نجسه
ببخشید؟...
همشون سراشونو میگیرن بالا
جونگ کوک:دارید چی زر زر میکنید؟!
یکی از اونا:اووو جونگ کوک اوپااا بیااا یه عکسسس بگیریممم~~
دختره میره نزدیک و جونگ کوک هلش میده
جونگ کوک:سگای کثیفی مثل شما حرفای بزرگ تر از دهنشون نباید بزنن
نمیدونم چرا دهن گشاد..تونو نمیبندید
دختره:ولی اوپااا اون لیاقت شما و بقیه پسرا رو نداره
جونگ کوک سرشو خم میکنه نزدیک دختره میشه و با قیافه ای پوکر به دختره نگاه میکنه
جونگ کوک:چی گفتی؟
یکی دیگه از اونا:اون وحشیهه
جونگ کوک مکث میکنه و سرشو میدازه پایین بعد چند ثانیه از دختره هم فاصله میگیره و یه پوزخند واضح میزنه و دستشو پوزخند زنان میزاره جلو صورتش
جونگ کوک:اره...اره اون وحشیه~~
فروشنده:اقا پد بهداشتی و مسکنتون امادس
جونگ کوک:او من باید برم...و و و اینکه اگه این هیت دادناتونو تموم نکنید ازتون شکایت میکنم به هر حال دوربینای اینجا از چهرتون فیلم دارن
جونگ کوک پشتشو میکنه و کیسه رو برمیداره و میره بیرون
دختره:پد بهداشتی؟؟برای خودشش؟؟یا...ایو...
ویو ایون می
ایییی جونگگ کووووکک کجایییی مردم از دردددد
دقیقا همون لحظه درو باز کرد و اومد خونه
جونگ کوکااااا مردمممم از دردددد
جونگ کوک رفت سمت اشپز خونه یه لیوان اب ریخت و اومد سمتم
جونگ کوک:بیا اینم اب اینم دارو بخور نمیری
بمیری میوفتی گردن من
کامسامیدااا(مرسیی)
اب دارو رو خودم ولی همچنان درد داشتم
جونگ کوک:یه پماد گرفتم میزنم به پشت کمر و کمرت رو گرم میکنه و میگن دردشو کم میکنه
یه امتحان کن چون دارم از درد میمیرممم
جونگ کوک:پشت کن و لباستو بده بالا
هاا؟؟؟
جونگ کوک:از رو لباس بزنم؟یا اگه دستت میرسه خودت بزن
باش ببخشید یه لحظه مغزم چسید:/
پشت به جونگ کوک نشستم و یکم لباسو دادم بالا تا یکم از کمرم معلوم باشه
پماد مالید و بعدش شروع به ماساژ دادن کرد بعد پند دقیقه پرسید
جونگ کوک:بهتری؟
اره ممنون
لباسمو داد پایین بلند شد رفت شکلات داغ درست کرد
جونگ کوک:اینو بخور برات خوبه
با چشمای گشاد ازش گرفتم و گفتم
چقدر مهربون شدی
جونگ کوک:میترسم اون این دوره پر°یودیت بخوای انتقام حرفایی که زدمو بگیری
نترس عذر خواهیت راضیم کرد
جونگ کوک:چقدر بخشنده ای
آنیی(نه)فقط دلم به حالت میسوزه😂
جونگ کوک:هه هه هه🗿
"چهار روز بعد"
رابطه منو جونگ کوک بد نبود و انچنان بهم نمیپریدیم
صبح بیدار شدم و احساس خارش روی گردنم میکردم
رفتم جلو اینه و...
۳.۰k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.