گل همیشه بهار

گل همیشه بهار 🌑
یونا:
آییش کی میرسیم پاریسسسسسسس
(داشتن میرفتن پاریس)
لیسا تو بگو‌ چیزی آااا راستی سلام من کیم یونا هستم
لیسا:رسیدیم پیاده شو
رزی .جیمین و بقیه پیاده شین

رفتن توی امارتی که برای چند روزی که اونجا بودن رزرو کرده بودن
+:آییش بچه ها یازده تا اتاق داره ینفرمون باید با اون یکی هم اتاقی بشه
ک:بچه ها باید یکاری کنیم این دو بهم برسن پس باید جیمین و یونا هم اتاقی بشن(زیر لبی جوری که لیسا و ته بفهمند)
بچه ها قضیه اینه که فقط این سه نفر میدونن که یونا و جیمین همو دوست دارن اینجوری بوده که جیمین رفته به لیسا و کوک و ته اینو گفته یونا هم از اون ور بهشون گفته که عاشق جیمینه
ل:من که باید تنها باشم.
آها..یونا .جیمین شما بیاین برین پیش هم
+و_:ب.باشه
توی دل جیمین و یونا:یسسسسسس
ر:خب بچه ها فردا ساعت شیش به یه مهمونی مهم دعوت شدیم زود وسایلاتون رو بچینین برین لباس هارو انتخاب کنید
همه:اوکی
بچه ها دوتا پست دیگه لباساشون برای مهمونی رو میزارم
بایییی💗💗