کینه ایی🎧
کینه ایی🎧
part:⁵⁰
ارسلان:
به دیانا پیام دادم که سریع سین زدو و یه لوکیشن فرستادو سریع با محرابو رضا رفتیم اونجا
اونجا یه خونه باغ بود
رفتم داخل که بوی الکل داشت منو دیونه میکرد
اون اومده بور پارتی با دوستش که سریع رفتم داخل
دوستش تشیته بود ولی دیانا نبود
صدای اهنگ انقدر زیاد بود که داشتم کر میشدم
رفتم جلو و به دوستش گفام:
_دیانا کجاست
همچنان رضا محراب پشتم بودن
_چته چرا داد میزنی پسزه خیانت کار اونجاس دیانا
اون لحظه ایی رو که داشتم میدیدم انگار قلبم شکست و ناامید شدم
دیانا داشت با یه پسره دیگه میرقصید و منو فراموش کرده بود
سریع از خونه زدم بیرونو سوار ماشین شدم و رفتم ولی محرابو رضا رو سوار نکردم
رضا:
بعد از اینکه ارشلان دیانا رو با اون پسر دید اعصبانی شدو از خونه زد بیرون ما تا بیایم اون رفت و مارو جا گذاشت و محراب گفت:
_عجب خریه اینا الان ما با چی بریم خونه
_ولی خوب کار دیا هم بد بود دیگه این همه خوبی کرد ارسلان بهش
اون خیانت کرد
_خوب واقعا هم کار ارسلان زشت بودو لج دیانا رو در اورد
_هعببببب
پروانه:
بعد از اینکه رفت دیانا اوند پیشم نشست
_خوش گذشت
_اره خیلی دمت گرم
اون پیامو از تو گوشیه دیانا پاک کرده بودم
وقتی که الکلو اوردن دیانا یکم خورد
با یکم خوردن که ادم مست نمیکنه
سعی کردم بهش زیاد ندم که مست کنه
خودمم یکم خوردم که مست نشم
...........................................
جزززززززززز
part:⁵⁰
ارسلان:
به دیانا پیام دادم که سریع سین زدو و یه لوکیشن فرستادو سریع با محرابو رضا رفتیم اونجا
اونجا یه خونه باغ بود
رفتم داخل که بوی الکل داشت منو دیونه میکرد
اون اومده بور پارتی با دوستش که سریع رفتم داخل
دوستش تشیته بود ولی دیانا نبود
صدای اهنگ انقدر زیاد بود که داشتم کر میشدم
رفتم جلو و به دوستش گفام:
_دیانا کجاست
همچنان رضا محراب پشتم بودن
_چته چرا داد میزنی پسزه خیانت کار اونجاس دیانا
اون لحظه ایی رو که داشتم میدیدم انگار قلبم شکست و ناامید شدم
دیانا داشت با یه پسره دیگه میرقصید و منو فراموش کرده بود
سریع از خونه زدم بیرونو سوار ماشین شدم و رفتم ولی محرابو رضا رو سوار نکردم
رضا:
بعد از اینکه ارشلان دیانا رو با اون پسر دید اعصبانی شدو از خونه زد بیرون ما تا بیایم اون رفت و مارو جا گذاشت و محراب گفت:
_عجب خریه اینا الان ما با چی بریم خونه
_ولی خوب کار دیا هم بد بود دیگه این همه خوبی کرد ارسلان بهش
اون خیانت کرد
_خوب واقعا هم کار ارسلان زشت بودو لج دیانا رو در اورد
_هعببببب
پروانه:
بعد از اینکه رفت دیانا اوند پیشم نشست
_خوش گذشت
_اره خیلی دمت گرم
اون پیامو از تو گوشیه دیانا پاک کرده بودم
وقتی که الکلو اوردن دیانا یکم خورد
با یکم خوردن که ادم مست نمیکنه
سعی کردم بهش زیاد ندم که مست کنه
خودمم یکم خوردم که مست نشم
...........................................
جزززززززززز
۸.۷k
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.