کوچه هارو چراغونی کردیم

کوچه هارو چراغونی کردیم
حالا غروب که میشه کوچه یه دست روشنه انگار هنوز صبحه
ادما از زیر نور لامپ های رنگی رد میشن
همدیگرو نگاه می کنن
شاید لبخندی بزنن
شاید شربتی بخورن و بعد...
مدت هاست نمی فهمیم دیگر دلمان روشن نیست
برگرد
دیدگاه ها (۱)

.پیله های بسته ی ابریشمسر بر می آورند و بال می گشایند و پروا...

.بهترین اتفاق خدا ظهور توست که یک روز می افتد!میلادت مبارک ع...

مامان همه‌چی رو برای جشن‌تولد آماده کرده بود با کلی تنقلات!م...

یک سال دیگه هم گذشتچقدر با تو خوش بودیمچقدر ناراحتت کردیمچقد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط