پارت ۹
پارت ۹
( از پیشم نرو )
از زبان چویا:
بعد از صدای شکستن شیشه سر جام خشکم زد فکر کردم از پشت سرمه ولی اشتباه کردم یعنی صدا چی بود
از زبان دازای:
به قدری عصبی بودم که داشتم دیوانه میشدم یه گلدون جلوم بود از عصبانیت اون گلدون رو شکوندم و تکه های شیشه رفت تو دستم
از زبان چویا:
از در رفتم بیرون و دازای رو دیدم و دویدم سمتش
چویا :
عه دازای چیکار کردی دستت
دازای:
عه چ..چ.. چویا
✨________________________✨
ادامه دارد)
ببخشید بد شد و کم بود نظر و لایک یادتون نره ✨
( از پیشم نرو )
از زبان چویا:
بعد از صدای شکستن شیشه سر جام خشکم زد فکر کردم از پشت سرمه ولی اشتباه کردم یعنی صدا چی بود
از زبان دازای:
به قدری عصبی بودم که داشتم دیوانه میشدم یه گلدون جلوم بود از عصبانیت اون گلدون رو شکوندم و تکه های شیشه رفت تو دستم
از زبان چویا:
از در رفتم بیرون و دازای رو دیدم و دویدم سمتش
چویا :
عه دازای چیکار کردی دستت
دازای:
عه چ..چ.. چویا
✨________________________✨
ادامه دارد)
ببخشید بد شد و کم بود نظر و لایک یادتون نره ✨
۵.۱k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.