به خارزار جهان گل به دامنم با عشق

‌به خارزار جهان، گل به دامنم، با عشق
صفای روی تو، تقدیم می‌کنم، با عشق

درین سیاهی و سردی بسانِ آتشگاه،
همیشه گرمم همواره روشنم، با عشق

همین نه جان به ره دوست می‌فشانم شاد،
به جانِ دوست، که غمخوار دشمنم، با عشق

به دست بسته‌ام ای مهربان، نگاه مکن
که بیستون را از پا درافکنم، با عشق

دوای درد بشر یک کلام باشد و بس
که من برای تو فریاد میزنم: با عشق

- فریدون مشیری
دیدگاه ها (۰)

تو را از میان لبخند بیدهابه صبح پنجره دعوت می‌کنم به نوازش آ...

تُو را دوست دارمکه در انتهای خیالمنفس می‌کشی ...🍃🌸#صبح بخیر

حق با تو بودمی‌بایست می‌خوابیدماما مادربزرگ‌ها گفته‌اند:چشم‌...

سایه ام را می توان چون زلف خوبان شانه کرد بس که طبع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط