بعد تو خاطره یک ریز به من خندیده

بعد تو خاطره یک ریز به من خندیده
بعد از آن فاجعه،پاییز به من خندیده
بعد از آن فاجعه پاییز زمین گیرم کرد
گفته بودم که غمت...آه غمت پیرم کرد
لیلی ات هر شب و هر روز دلش زارت بود
توی این کافه و آن کافه به دنبالت بود
لیلی ات مرد شده،مردِ بدم می بینی؟
به خودم بعد تو هی ضربه زدم می بینی؟
لیلی ات مرد شده،اشک به چشمانش نیست
حلقه اش گم شده انگار به دستانش نیست …

#رضوان_شبان
دیدگاه ها (۱)

حرفی از آمدن و حرفی از رفتن نیست صحبت از دیوار است....صحبت ا...

دوست داشتنت را می‌گذارم برای کلافگی‌هایمبرای وقتی که آخرین ش...

میدانَم نِمی‌مانیو اِنسانای کاشچیزهایی را نمی‌دانِست .......

عشــق همیــن اســت . . . کـه تنــت میـرود . . .و دلــت . . ....

سناریو: (وقتی بهمون سیلی میزنن و...)(گزارش شده بود)سونگمین: ...

کف دستم رو نگاه کرد و گفت گمشده داری. این خط که شبیه هشت هست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط