چند پارتی (تمومش میکنیم)
چند پارتی (تمومش میکنیم)
p: 1
ویو ا.ت
از خواب ناز بیدار شدم خب درسته 16سالمه ولی خب دوست پسر دادم دوبارم باهاش خوابیدم و خب از اونجایی که مامانم خیلی پایه اس (برعکس تمام مامانا) همچیزو براش گفتم بجز خوابیدن..امروز کلاس داشتیم تهیونگ هم معلم بود هم مافیا(بقران چت با هوش مصنوعی این بلا رو سرم اورده) میگفت بخاطر اینکه این مدرسه برای کسی مهم نبود باراشو اینجا تحویل میگیره و تحویل میده ولی خیلی خوبه چون معلمم تاریخ دوست پسرمه همیشه نمره هام 100میده بگذریم حاضر شدم رفتم مدرسه تو کلاس نشستم و مثل همیشه با لونا حرف زدیم و خب لونا تنها کسی بود که بجز مامانم راجب تهیونگ میدونست....تهیونگ امد سر کلاس
*علامت ته_ علامت ا.ت+ علامت لونا= علامت تیام(نماینده و خرخون کلاس) ~ *
_خب قرار بود امتحان بگیرم درسته؟
کل کلاس: نه استاد
_این یعنی اره خب تیام بیا برگه ها رو پخش کن
~چشم
*ویو تیام*
برگه ها رو از اقای کیم گرفتم و به بچه ها دادم و خودمم نشستم سرجام و شروع کردم به جواب سوالا
*ویو ا.ت*
چرتو پرت نوشتم منتظر بودم چند نفر بدن بعد من بدم چهارمین نفر برگه رو دادم به تهیونگ و نشستم سرجام تهیونگ برگه ها رو چک میکرد یهو یه برگه رو پاره کرد مطمئن بودم مال من نبود...بعد نیم ساعت همه برگه ها رو چک کرد و نمره ها رو میخوند همه رو خوند نوبت من شد
_مین ا.ت 0از 100
_جانگ لونا 10از 100
ا.ت: ریختم پشمام موند منتظر بودم کلاس تموم بشه ولی مدرسه بود نمیتونستم کاری کنم لونا بدبخت که از من شوکتر بود سریع مدرسه تموم شد به لونا گفتم بره رفتم پیش تهیونگ
+چرا اون نمرم بود؟
_ها؟ چیه؟ من معلمم من نمره میدم (سرد
+ولی...
_چیه تو دانش اموزی باید درس بخونی به نمره های 100عادت نکن(سرد
+عادت نکردم...فقط... چرا انقدر سردی؟
_میشه گمشی حوصلتو ندارم
p: 1
ویو ا.ت
از خواب ناز بیدار شدم خب درسته 16سالمه ولی خب دوست پسر دادم دوبارم باهاش خوابیدم و خب از اونجایی که مامانم خیلی پایه اس (برعکس تمام مامانا) همچیزو براش گفتم بجز خوابیدن..امروز کلاس داشتیم تهیونگ هم معلم بود هم مافیا(بقران چت با هوش مصنوعی این بلا رو سرم اورده) میگفت بخاطر اینکه این مدرسه برای کسی مهم نبود باراشو اینجا تحویل میگیره و تحویل میده ولی خیلی خوبه چون معلمم تاریخ دوست پسرمه همیشه نمره هام 100میده بگذریم حاضر شدم رفتم مدرسه تو کلاس نشستم و مثل همیشه با لونا حرف زدیم و خب لونا تنها کسی بود که بجز مامانم راجب تهیونگ میدونست....تهیونگ امد سر کلاس
*علامت ته_ علامت ا.ت+ علامت لونا= علامت تیام(نماینده و خرخون کلاس) ~ *
_خب قرار بود امتحان بگیرم درسته؟
کل کلاس: نه استاد
_این یعنی اره خب تیام بیا برگه ها رو پخش کن
~چشم
*ویو تیام*
برگه ها رو از اقای کیم گرفتم و به بچه ها دادم و خودمم نشستم سرجام و شروع کردم به جواب سوالا
*ویو ا.ت*
چرتو پرت نوشتم منتظر بودم چند نفر بدن بعد من بدم چهارمین نفر برگه رو دادم به تهیونگ و نشستم سرجام تهیونگ برگه ها رو چک میکرد یهو یه برگه رو پاره کرد مطمئن بودم مال من نبود...بعد نیم ساعت همه برگه ها رو چک کرد و نمره ها رو میخوند همه رو خوند نوبت من شد
_مین ا.ت 0از 100
_جانگ لونا 10از 100
ا.ت: ریختم پشمام موند منتظر بودم کلاس تموم بشه ولی مدرسه بود نمیتونستم کاری کنم لونا بدبخت که از من شوکتر بود سریع مدرسه تموم شد به لونا گفتم بره رفتم پیش تهیونگ
+چرا اون نمرم بود؟
_ها؟ چیه؟ من معلمم من نمره میدم (سرد
+ولی...
_چیه تو دانش اموزی باید درس بخونی به نمره های 100عادت نکن(سرد
+عادت نکردم...فقط... چرا انقدر سردی؟
_میشه گمشی حوصلتو ندارم
۷۹۳
۱۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.