سالمهابرو پیوندی داشتمیکمشو برداشتم تا زشت د

۱۶ ۱۷ سالمه...ابرو پیوندی داشتم....یکمشو برداشتم تا زشت دیده نشه...با شوق به مامانم گفتم هرچی از دهنش در میومد گف...تو بی صاحابی بی لیاقتی به بابات میگم تو دیگه بچه من نيستي کم مونده بود جلو بابام بگه جن..ده ای....‌‌بابام کاری نداشت بهم فقط یه تذکر کوچیک کرد ولی مامانم......میفهمم تازه باباشو از دست داده باباش پدر بزرگ منم بود...منم ناراحتم ولی نباید ک خودمونو مرده کنیم نه؟چرا اینقد اینا سمین؟خدا شاهده سر یه دو تا مو اینقد گریه کردم...
دیدگاه ها (۲)

یه چند تا راه خودکشی بهم بگین(ترجیحا بدون درد)

نمیدونم چرا چان.....وایب read roomمیده واسم.....میمثیکوبوفنی...

تو عاشق پسری میشی که ایگنورت میکنه....من جونمو واس پسری میدم...

من...چاقم من زشتم من اضافه وزن دارم من موردعلاقه کسی نیستم م...

پارت اول:داستان از دیدگاه یونگی: داشت از قمارخانه باباش خارج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط