شب که می رسد
شب که میرسد
یادم میآید نیستی
سرما اوج میگیرد
واژهها قندیل میبندند
وقتی از نبودنت مینویسم
آغوشت را ندارم
هیچ تنپوشی
حریف این سرما نیست
راستی که
این زمستان بیتو
زیادی زمستان است ...
یادم میآید نیستی
سرما اوج میگیرد
واژهها قندیل میبندند
وقتی از نبودنت مینویسم
آغوشت را ندارم
هیچ تنپوشی
حریف این سرما نیست
راستی که
این زمستان بیتو
زیادی زمستان است ...
۶۵۴
۱۵ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.