من از لبخند گریانت

من از لبخند گریانت
فهمیدم که
با عشق
نازنینم
نسبتی دیرینه داری
دیدگاه ها (۶)

پس تو ای ابر بدانبی گمان باز بریزنا تمام باز ببارکه به روزی ...

آخ اگر بار دگر عشق امانم می دادآن شب چشمانت اگر زبانم می داد...

بی تو مهتاب شبی باز از تو بیمار شدمپر کشیدم تا خیالت از غمت ...

بی جهت بی سمت و سو یک شب به دریا میزنم میروم آنسوی عشق دل ر...

عشق فقط خدا و ست با خواهر نازنینم💞💞💕💕

اونجایی باختم که فهمیدم غرورتو بیشتر از من دوست داری🙃💔

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط