پس تو ای ابر بدان
پس تو ای ابر بدان
بی گمان باز بریز
نا تمام باز ببار
که به روزی خاموش
که گرفته خورشید و هویدائی تو
و غبار خاکی بر دل شوریده
فقط از ریزش تو پاک شود
همچنان باز ببار
تا که آن شاعر بیچاره ی خیس
قطره ای در چشمش
پیچشی در قلبش
گیرد از تو الهام
که به تصویر کلام
در تداعی , صورتگر شعر
بنویسد آنرا
بلکه آرام بگیرد ، لختی
همچنان درد فرورفته
در اعماق وجود
وه در این مهمانی
در جمع من و یک عمر پریشانی
جای تو خالی است
هم نوا با دل من
آسمان بارانی است
#شهزاد
بی گمان باز بریز
نا تمام باز ببار
که به روزی خاموش
که گرفته خورشید و هویدائی تو
و غبار خاکی بر دل شوریده
فقط از ریزش تو پاک شود
همچنان باز ببار
تا که آن شاعر بیچاره ی خیس
قطره ای در چشمش
پیچشی در قلبش
گیرد از تو الهام
که به تصویر کلام
در تداعی , صورتگر شعر
بنویسد آنرا
بلکه آرام بگیرد ، لختی
همچنان درد فرورفته
در اعماق وجود
وه در این مهمانی
در جمع من و یک عمر پریشانی
جای تو خالی است
هم نوا با دل من
آسمان بارانی است
#شهزاد
- ۷۲۹
- ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط