عشق پنهان
عشق پنهان
p9
دو ماه بعد
ویو ا/ت
بعد دو ماه بالاخره مرخصی گرفتن ولی همشون نتونستن بیان کوک و ته ته و جیمین تونستن بیان ۲۴ ساعتی میان خیلی خوشحالمممم
ا/ت:ای بابا پس چرا نمیان
جیمین:سلاااااامم
کوک:باه باه بالاخره این بچه رو دیدیم
ته ته:نگا الان گریش میگیرههه
ا/ت:واییییییی سلاممم(با ذوق و گریه پرید بغلشون)
ته ته:دیدی گفتم
کوک:توقع دیگه ای داشتی
ته ته:مث اینکه میخوای تنبیه شیاا
کوک:گوه خوردم
ته ته:دیگه دیرههههه
جیمین:ا/ت بیا بریم اینا چرت و پرت زیاد میگن
کوک و ته ته:بی ادبببببببب
ا/ت:(خنده)
جیمین تو ذهنش:آخ قلبممم
ویو شب توی خوابگاه
ا/ت:خب دیگهه باید بخوابین استراحت کنین
ته ته:من که فک نکنم منو کوک بخوابیم مگه نه کوک
کوک:چی بگم والا
جیمین:بخدااااا من نمیتونم با ناله های کوک بخوابم
ته ته: از خداتم باشه
جیمین:گگگگگگ
ا/ت:باشه دیگه شما هااا
درین درین(گوشه ا/ته😂😂)
جیمین:کیهه؟
ا/ت:مدیر ساختموننن چه عجیببب
مکالمه ی بین ا/ت و مدیر ساختمونش
ا/ت:سلام بفرمایید
مدیر:سلام خانم لوله ی خونتون ترکیده خونتون پر آب شده
ا/ت:چیییی باشه خیلی ممنون الان خودمو میرسونم خدانگهدار
مدیر: خدانگهدار
جیمین:چیشدههه
ا/ت:لوله خونم ترکیدههه واییی حالا کجا بخوابممم
جیمین:میگم میخوای بیا خونه ی من، من میخواستم برم خونه خودم بخاطر این دوتا
کوک:توهم خوب از فرصت استفاده میکنیاا(تو گوش جیمین)
جیمین:خفه شو(آروم)
ا/ت:واییی من باید برم خونه
جیمین:وایسا منم بیام که بعد با هم بریم خونه!
ا/ت:اوکی بریم
فلش بک به خونه ی ا/ت
ا/ت:یا خداااا اینجا جچوری پر آب شده
جیمین:بیا ما بریم من به لوله کش زنگ میزنم اینجارم میگم بیان تمیز کنن
ا/ت:باش بریم
فلش بک به خونه ی جیمین
ا/ت:واو چه خونه ی جدیدت قشنگه
جیمین:مرسیی میگم ا/ت من دو تا اتاق دارم یکی انباریه اون یکی اتاق منه
ا/ت:من تو حال میخوابم
جیمین:مطمئنی میخوای من بخوابم تو بری تو اتاق
ا/ت:نه بابا تو برو استراحت کن رو تخت راحت تری
جیمین:اوکی حالا اگه خواستی بم بگی
ویو ساعت ۳:۰۰
(رعد و برق شدیددد)
ا/ت:.............
................................................
خماریییی اینم از پارت نهه
حمایت: انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
p9
دو ماه بعد
ویو ا/ت
بعد دو ماه بالاخره مرخصی گرفتن ولی همشون نتونستن بیان کوک و ته ته و جیمین تونستن بیان ۲۴ ساعتی میان خیلی خوشحالمممم
ا/ت:ای بابا پس چرا نمیان
جیمین:سلاااااامم
کوک:باه باه بالاخره این بچه رو دیدیم
ته ته:نگا الان گریش میگیرههه
ا/ت:واییییییی سلاممم(با ذوق و گریه پرید بغلشون)
ته ته:دیدی گفتم
کوک:توقع دیگه ای داشتی
ته ته:مث اینکه میخوای تنبیه شیاا
کوک:گوه خوردم
ته ته:دیگه دیرههههه
جیمین:ا/ت بیا بریم اینا چرت و پرت زیاد میگن
کوک و ته ته:بی ادبببببببب
ا/ت:(خنده)
جیمین تو ذهنش:آخ قلبممم
ویو شب توی خوابگاه
ا/ت:خب دیگهه باید بخوابین استراحت کنین
ته ته:من که فک نکنم منو کوک بخوابیم مگه نه کوک
کوک:چی بگم والا
جیمین:بخدااااا من نمیتونم با ناله های کوک بخوابم
ته ته: از خداتم باشه
جیمین:گگگگگگ
ا/ت:باشه دیگه شما هااا
درین درین(گوشه ا/ته😂😂)
جیمین:کیهه؟
ا/ت:مدیر ساختموننن چه عجیببب
مکالمه ی بین ا/ت و مدیر ساختمونش
ا/ت:سلام بفرمایید
مدیر:سلام خانم لوله ی خونتون ترکیده خونتون پر آب شده
ا/ت:چیییی باشه خیلی ممنون الان خودمو میرسونم خدانگهدار
مدیر: خدانگهدار
جیمین:چیشدههه
ا/ت:لوله خونم ترکیدههه واییی حالا کجا بخوابممم
جیمین:میگم میخوای بیا خونه ی من، من میخواستم برم خونه خودم بخاطر این دوتا
کوک:توهم خوب از فرصت استفاده میکنیاا(تو گوش جیمین)
جیمین:خفه شو(آروم)
ا/ت:واییی من باید برم خونه
جیمین:وایسا منم بیام که بعد با هم بریم خونه!
ا/ت:اوکی بریم
فلش بک به خونه ی ا/ت
ا/ت:یا خداااا اینجا جچوری پر آب شده
جیمین:بیا ما بریم من به لوله کش زنگ میزنم اینجارم میگم بیان تمیز کنن
ا/ت:باش بریم
فلش بک به خونه ی جیمین
ا/ت:واو چه خونه ی جدیدت قشنگه
جیمین:مرسیی میگم ا/ت من دو تا اتاق دارم یکی انباریه اون یکی اتاق منه
ا/ت:من تو حال میخوابم
جیمین:مطمئنی میخوای من بخوابم تو بری تو اتاق
ا/ت:نه بابا تو برو استراحت کن رو تخت راحت تری
جیمین:اوکی حالا اگه خواستی بم بگی
ویو ساعت ۳:۰۰
(رعد و برق شدیددد)
ا/ت:.............
................................................
خماریییی اینم از پارت نهه
حمایت: انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
۷.۳k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.