روزی که فهمیدم دوسم نداره تصمیم گرفتم بیشتر دوسش داشته باشم به خیال خودم ...

.
روزی که فهمیدم دوسم نداره تصمیم گرفتم بیشتر دوسش داشته باشم به خیالِ خودم با دوست داشتن میتونستم بدستش بیارم صبح قبل از اینکه از خواب بیدار شه بیدار میشدم و شبا بعدِ اون میخوابیدم تا ثابت کنم مراقبشم، یادمه وقتی که فهمیده بودم دوسم نداره به خودم قول دادم به جای صدا کردن اسمش از کلمه های عاشقانه استفاده کنم به خیالِ خودم با اینکارا میتونستم دلشو بدست بیارم بین همه اینکارا من هر روز عاشق تر میشدم و یادم میرفت محبتم به کسیه که حتی تو تنهاییش بهم فکر نمیکنه روزی که رفت حرفی نداشتم واسه زدن چون کسیو از دست داده بودم که مطمئن بودم خیلی وقته فراموشم کرده، فقط یه سوال از خودم داشتم!
چرا سعی کرده بودم به زور کسیو‌ کنارِ خودم نگه دارم؟‌ اون روز فهمیدم کسی که بیشتر از خودم اذیت شده بود اون بود چون هر روز مجبور بود دوست داشتن کسی رو تحمل کنه که دوسش نداشت.
دیدگاه ها (۷)

مث لیلی ومجنون بودیمقصه مابه سررسیدتومآل یکی دگه شدیمنم مآل ...

I don't hate People, I just love People who loves me.من از آ...

The worst feeling is saying goodbye to someone you want to s...

tlgrm.me/movies4all

اگر خواستید بخونید اگرم نه فدا سرتون ( این دفعه مثل دفعه های...

قلب سنگی

دو سال پیش توی سیو مسیج تلگرامم اول پاییز نوشته بودم :«امروز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط