از پیرمرد پرسیدند چرا ناراحتی

از پیرمرد پرسیدند چرا ناراحتی؟
گفت:جاسیگاری‌ام شکسته؟
گفتند:مگر چقدر قیمت داشت؟
گفت:به قیمتش نیست!
تمام جوانی‌ام را در ان سوزانده بودم! .
.
.
متن از #احمد_خان
دیدگاه ها (۳)

یادم باشد عاشق کسی شومکه شعر را بلد باشد!کسی که بفهمد وقتیست...

از پیرمردی پرسیدند:چرا ناراحتی؟!گفت :جا سیگاریم شکست...گفتند...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

چشمام تازه گرم شده بود که با لرزش گوشی بیدار شدم.« سفر بخیر....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط