هزار با استخونام زیر سنگینی زندگی خورد شدن
هزار با استخونام زیر سنگینی زندگی خورد شدن ...
هزار بار شونه هام از سنگینی مشکلا خم شدن ...
هزار بار کلِ شب و به گریه نشستم ...
و هر هزار بارش خودم استخونامو جوش زدم ...
خودم بار و از رو شونه هام برداشتم ...
و هر هزار بار بعدِ هر شبی،دوباره صبح شده ...
و هر هزار بار فقط و فقط به یه چیز رسیدم ...
کسی اون بیرون نیست که بهت کمک کنه ...
هر امدادی هست،
هر دستی هست،
هر نوری هست،
همش از درونِ خودته.،همش از وجود خودته ...
که هر بار باز برمیگردی به خودت ...🌻💛
┈••✾❀♡🄱🄰🄷🄰🅁♡❀✾••┈
هزار بار شونه هام از سنگینی مشکلا خم شدن ...
هزار بار کلِ شب و به گریه نشستم ...
و هر هزار بارش خودم استخونامو جوش زدم ...
خودم بار و از رو شونه هام برداشتم ...
و هر هزار بار بعدِ هر شبی،دوباره صبح شده ...
و هر هزار بار فقط و فقط به یه چیز رسیدم ...
کسی اون بیرون نیست که بهت کمک کنه ...
هر امدادی هست،
هر دستی هست،
هر نوری هست،
همش از درونِ خودته.،همش از وجود خودته ...
که هر بار باز برمیگردی به خودت ...🌻💛
┈••✾❀♡🄱🄰🄷🄰🅁♡❀✾••┈
- ۲.۶k
- ۲۳ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط