یار من ز کوه قاف است
یار من ز کوه قاف است
جانم به لب رسیده در همان کوه قاف
تک درختی سر به فلک کشیده
یار من ز دست نازکی
زیره سایه ای گل خوابی بدیده
آی گر کسی بادام بشکافد
آهسته بشکند ز خواب بیدار مشود
تا آن گاه که جوانی می رسد
کوه غم به پشت هم می رسد
درد دل و عاشقی هردو باهم می رسد
با یکی صبر زیاد با دیگری کم می رسد
کوه به کوه نمی رسد
آدم به آدم می رسد🍃🕊️
جانم به لب رسیده در همان کوه قاف
تک درختی سر به فلک کشیده
یار من ز دست نازکی
زیره سایه ای گل خوابی بدیده
آی گر کسی بادام بشکافد
آهسته بشکند ز خواب بیدار مشود
تا آن گاه که جوانی می رسد
کوه غم به پشت هم می رسد
درد دل و عاشقی هردو باهم می رسد
با یکی صبر زیاد با دیگری کم می رسد
کوه به کوه نمی رسد
آدم به آدم می رسد🍃🕊️
۲.۴k
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.