صادقانه میگویممن سالهاست از خودم دور افتادم خودم را

صادقانه می‌گویم:من سالهاست از خودم دور افتادم..! خودم را رها کردم، گم کردم، تیشه به ریشه‌ی خودم زدم! سالهاست منِ عزیزم را، پرت کردم گوشه‌ای از زندگی و رویش خاک ریختم !همان جایی از زندگی، که جایش تنگ شده بود،نفسش تنگ شده بود و شانه‌های ظریفش، تحمل حجم سنگین درد را نداشت! اعتراف می‌کنم که سالهاست منِ عزیزِ ضعیفم را، خاک کرده‌ام، تا ریشه‌ی قوی‌تری از من جوانه بزند و شاخه‌های قدرت از من سبز شود!
#حرف_حساب #حرف_دل #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
دیدگاه ها (۱۴)

کاش می‌شد گاهی از پوست آدم بودن بیرون آمد و در جثه‌ی کوچک ی...

یک جوانه کوچک در ذهنت کافی است تادرختی تنومند با ریشه‌هایِ ج...

علی اکبر یاغی تبار یه بیتی داره که میگه :ما که دل کندیم از ا...

گاهی باید رها کرد ، باید نخواست ، باید نداشت ، باید گریخت! ا...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

"همزن " و "آبمیوه گیری" ام را از هم جدا کردم .زن و شوهرند و ...

تکپارتی ته ته وقتی......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط