گاهی دلم برای خودم تنگ میشود

گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود
برای خنده‌هایی
که  از ته دل بود
برای روزهایی که آینه‌ها فقط
یک تصویر ساده نشان می‌دادند.
انگار میانِ این همه هیاهو
گم شده‌ام
میانِ بازی نقش‌هایی
که فقط بازیگر بودم.
کاش می شد به گذشته زنگ بزنم
بگویم دلم برای سکوت
برای آن گوشه‌ی خلوت
که فقط من بودم
و جهانی
ساده‌تر از امروز تنگ شده است

✍🏻 محسن شکراللهی
دیدگاه ها (۱)

#کتاب_بخوانیم_تا_حال_دنیا_خوب_شودهیچ برنامه‌ عادلانه‌ای برای...

این تنها شعری است که استاد شهریار موقع خواندن آن اشک ریخت و ...

‌تو ﺁﺏ ﺷﺪﻩﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺍﺳﺐﻫﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺩﺭﻩﻫﺎ ﻗﻄﺮﺍﺕ ﺷﺒﻨﻢ، ﻣﻪ ﻧﻤﯽﮔ...

به شبنمي مي‌ماند آدمي و عمر چهل روايتش به لحظه‌ي رؤيتِ نوربر...

بغضم را شعر کنم یا ندای سکوت ِ نگاهم را که از دل تنگم در این...

گاهی آدم ها بیصدا از زندگی مان میروند... نه قهر میکنند، نه خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط