عهد کردم در عزایت مبتلا باشم نشد

عهد کردم در عزایت مبتلا باشم، نشد
اربعین، پای برهنه، کربلا باشم، نشد

محرم اسرار گشتم، مجرم عشقت شدم
عهد کردم خاک پای اولیا باشم، نشد

خواستم چون قطره ای در بحر بی پایان عشق
غرق در آب فرات نینوا باشم، نشد

اربعین زخم دل زینب مرا آزار داد
خواستم بر زخم قلب او دوا باشم نشد

من شنیدم شمر دون بر سینه ی آقا نشست
کاش میشد جای شاه سرجدا باشم، نشد



#فکرنو
#مذهبی
#حرم
#اربعین
#لبیک-یاحسین(ع)
دیدگاه ها (۳)

اصلاً حسین جنس غمش فرق می کنداین راه عشق پیچ و خمش فرق می کن...

خواب دیدم که شدم زائر بین الحرمین صبح گفتم به خودم هر چه صلا...

رفتند رفیقان همگی در سفر عشقمن مانده ام اینجا و توکلت علی ال...

اندک اندک جمع مستان می روند اندک اندک می پرستان می روند دوست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط