سناریو بی تی اس
سناریو درخواستی بی تی اس
وقتی عضو هشتمیم و خواهر یونگی و دوست دختر تهیونگیم و یه شب تهیونگ م.ست میاد خونه و ما رو با ش.لاق میزنه و ما اسم اعضا رو داد میزنیم و گریه میکنیم
نامجون:چرا رفتی م.ست کردی خودت رو...تهیونگ بیا اینور ببینم...چرا اینجوری میکنی؟؟جمیمن و جونگکوک بیایین کمک
جین:ول کنین همو ببینم...چرا با ش.لاق آخه؟؟(در تلاش برای جدا کردن شوگا)
شوگا:تهیونگ داری چه غلطی میکنییییییییی؟؟؟(داد)
جیهوپ:تهیونگ ولش کن....من اصلا باورم نمیشه این خودت باشی...چرا اینجوری میکنی اگه دوستش داری چرا با ش.لاق داری میزنیش؟؟
جیمین:(سعی داره که تو رو از چنگ تهیونگ در بیاره)
تهیونگ:جونگکوک ولم کن....ولم کنین(داد)
جونگکوک:الان م.ستی حالیت نیست چیکار داری میکنی(و داره سعی میکنه ش.لاق رو از دست تهیونگ در بیاره)
امیدوارم خوشتون بیاد🤍
وقتی عضو هشتمیم و خواهر یونگی و دوست دختر تهیونگیم و یه شب تهیونگ م.ست میاد خونه و ما رو با ش.لاق میزنه و ما اسم اعضا رو داد میزنیم و گریه میکنیم
نامجون:چرا رفتی م.ست کردی خودت رو...تهیونگ بیا اینور ببینم...چرا اینجوری میکنی؟؟جمیمن و جونگکوک بیایین کمک
جین:ول کنین همو ببینم...چرا با ش.لاق آخه؟؟(در تلاش برای جدا کردن شوگا)
شوگا:تهیونگ داری چه غلطی میکنییییییییی؟؟؟(داد)
جیهوپ:تهیونگ ولش کن....من اصلا باورم نمیشه این خودت باشی...چرا اینجوری میکنی اگه دوستش داری چرا با ش.لاق داری میزنیش؟؟
جیمین:(سعی داره که تو رو از چنگ تهیونگ در بیاره)
تهیونگ:جونگکوک ولم کن....ولم کنین(داد)
جونگکوک:الان م.ستی حالیت نیست چیکار داری میکنی(و داره سعی میکنه ش.لاق رو از دست تهیونگ در بیاره)
امیدوارم خوشتون بیاد🤍
۱۴.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.