مرا بگذار با دردم که از دنیا گذر کردم

مرا بگذار با دردم ، که از دنیا گذر کردم
کبوترهای شعرم را ببین بی بال وپر کردم

برو هرجاکه می خواهی خدا یار و نگهدارت
که خاک کوچه ی دل را به لطف اشک تر کردم

دلم دنبال تو اما دل تو جای دیگر بود
برای دلخوشی هایت خودم را کور و کر کردم!
تورا پیوسته در محراب جانم می پرستیدم
اگر که کافرم خواندند و احساس خطر کردم

چه احساس عجیبی در میان خاطراتت هست !
چگونه روز وشبهارا به امید توسر کردم!? رها کردم ترا اما دلم با ترس می گوید
به شوق دیدنت شاید شبی عزم سفر کردم ... ‌ ‌
دیدگاه ها (۱)

#مــــــرد_هـــــــراســـےچند روز پیش برای تسویه حساب شهریه ...

خب آدمی ست دیگر.. دلش تنگ می‌شود .. حتی برای کسی که دو ساعت ...

باورشان نمیشدمن گفته بودمکه حتی اگر "تو" اسمم را هم بیاوریکل...

یه رابطه‌ی خوب رابطه ای که وقتی دعواتون میشه ، وقتی قهر میک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط