₽=¹⁰

نیونا:و فکر کردی من اون شرتو قبول میکنم
دایان:اوک قبول نکن ولی تظمین نمیکنم زنده از این مدرسه بری بیرون
نیونا:چی میگی
دایان:دارم میگم من یک قاتلم و باید حواستو جمع کنی
نیونا:خ...خب چی میخوای
دایان:حالا شد.....عاممم...خب...من....ازت...میخوام"اومدم نزدیکشو تو گوشش گفتم" باهام قرار بزاری
نیونا:با این حرفی که زد خشک شدم چون یاد حرف بابا افتادم
((اگه به جز من با پسر دیگه ای حتی حرف بزنی خودم تیکه تیکت میکنم و بعدم گوشتتو سرخ میکنمو میخورمش))
نیونا:م...من ن..نمی...نمیتونم
دایان:باشه پس خونت گردن خودت
نیونا:اوففففففف باشه....باشه قبوله
دایان:خوبه حالا شد(لبخند)
نیونا:زنگ خورد بریم
دایان:چشم پرنسسم دست نیونارو گرفتمو باهم رفتیم تو کلاس
وارد کلاس شدیم همه تعجب کرده بودن چون من به هیچ دختری پا نمیدادم اما العان خودم از یک دختر درخاست کردم
#وانشات
#فیک
#فیلم
#والپیپر
دیدگاه ها (۲۵)

「Me and you next to the army」 ₽=single part

هعیییییی...

₽=⁹

₽=single part

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط