₽=¹⁰
نیونا:و فکر کردی من اون شرتو قبول میکنم
دایان:اوک قبول نکن ولی تظمین نمیکنم زنده از این مدرسه بری بیرون
نیونا:چی میگی
دایان:دارم میگم من یک قاتلم و باید حواستو جمع کنی
نیونا:خ...خب چی میخوای
دایان:حالا شد.....عاممم...خب...من....ازت...میخوام"اومدم نزدیکشو تو گوشش گفتم" باهام قرار بزاری
نیونا:با این حرفی که زد خشک شدم چون یاد حرف بابا افتادم
((اگه به جز من با پسر دیگه ای حتی حرف بزنی خودم تیکه تیکت میکنم و بعدم گوشتتو سرخ میکنمو میخورمش))
نیونا:م...من ن..نمی...نمیتونم
دایان:باشه پس خونت گردن خودت
نیونا:اوففففففف باشه....باشه قبوله
دایان:خوبه حالا شد(لبخند)
نیونا:زنگ خورد بریم
دایان:چشم پرنسسم دست نیونارو گرفتمو باهم رفتیم تو کلاس
وارد کلاس شدیم همه تعجب کرده بودن چون من به هیچ دختری پا نمیدادم اما العان خودم از یک دختر درخاست کردم
#وانشات
#فیک
#فیلم
#والپیپر
دایان:اوک قبول نکن ولی تظمین نمیکنم زنده از این مدرسه بری بیرون
نیونا:چی میگی
دایان:دارم میگم من یک قاتلم و باید حواستو جمع کنی
نیونا:خ...خب چی میخوای
دایان:حالا شد.....عاممم...خب...من....ازت...میخوام"اومدم نزدیکشو تو گوشش گفتم" باهام قرار بزاری
نیونا:با این حرفی که زد خشک شدم چون یاد حرف بابا افتادم
((اگه به جز من با پسر دیگه ای حتی حرف بزنی خودم تیکه تیکت میکنم و بعدم گوشتتو سرخ میکنمو میخورمش))
نیونا:م...من ن..نمی...نمیتونم
دایان:باشه پس خونت گردن خودت
نیونا:اوففففففف باشه....باشه قبوله
دایان:خوبه حالا شد(لبخند)
نیونا:زنگ خورد بریم
دایان:چشم پرنسسم دست نیونارو گرفتمو باهم رفتیم تو کلاس
وارد کلاس شدیم همه تعجب کرده بودن چون من به هیچ دختری پا نمیدادم اما العان خودم از یک دختر درخاست کردم
#وانشات
#فیک
#فیلم
#والپیپر
۵۶.۵k
۰۴ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.