Idol Beheshti(آیدل بهشتی)«8» part

(پرش زمانی)

به هزار زور رفتیم بیرونن مگ عسل یجا وایمیساد

همینطور داشتیم له له راه میرفتیم که گروهی از پسرا اومدن جلومون
٪اوه بیب

یکیش دستشو انداخت دور گردنم و اون یکی پیش عسل بود

+هوی دستتو بردار پسره ی منحرفف

٪برندارم؟

+که برنداری ها

دستشو گرفتمو پیچ دادم با یع لگد تو شکمش پرت شد رو زمین

همون موقع بقیشون حمله کردن اه لعنتی

تکواندو بدرد همین جاها میخوره

با مشتی که زدم تو دماغ یکیشون و اون یکی که یه بادمجون زیر چشش کاشتم
بلند شدن زود رفتن

ااایشش لعنتی

نگاه عسل کردم که نشسته بود گوشه ای و داشت دست میزد

استغفرالله حالا من مستی از سرم پرید این هنو تو حاله

هرکاری کردم بلند نشد انداختمش رو کولم ده بزن بریم

_یااا چرا انقدر سنگینی

+هااان چون دوست دارم

_ببند بابا

داشتیم از پیاده رو رد میشدیم

که یه ون مشکی کنارمون وایساد

درش باز شد با ترس نگاه میکردم

(ویو بی تی اس)
جین: واای خسته شدما
جیمین: اره این تمرین دنسه خیلی طولانی و خسته کننده بود
نامجون: آقای مین(راننده) وایسا
هوپی: چیشده؟
ته ته: این دختره که یکیو کول میکنه وایسا شاید مشکلی داشته باشه
بتونیم کمکش کنیم.
عا شوگا ماسکمو بدع
ماسکمو زدم و در ون رو باز کردم

توی نگاش ترس موج میزد
کنار آستینش کمی خونی بود
پیاده شدم و رفتم سمتش
اول رفت عقب بعد بهش گفتم
که برای کمک اومدم

_از کجا باید مطمئن باشم که نمیخوای کاری کنی

+واقعا کاریت ندارم بیا برسونمت خونتون

_نه مرسی

اینجور نمیشد

+من بخوامم بخاطر ءبروی خودم نمیتونم کاری بهت داشته باشم

_وایسا وایسا آشنا بنظر میای

+آشنا؟

_خیلی..وایسا ببینم چقدر شبی وی هسی!

+(با خنده) اومم درسته خوشبختم من کیم تهیونگ هستم

_هاننن تهیونگ خودتی

+بله الان میای؟

_ باشه
تو دلم گفتم کیه که نیاد
(ویو دان بی)
با کمک ته ته عسلو گذاشتیم تو ماشین آروم سوار ماشین شدم
لعنتی جذابا همشون بودن

همه: سلام

+سلام خوبین

نگاهی به تک تکشون کردم

از نزدیک قشنگ ترن

شوگا: آرمی هستی؟

+بله

_دوستت چی؟

+اونم اره

_دوستت خارجی هست؟

+ایشون خارجی هستن و منم کره ای

جیمین: واقعا


+اره

شوگا: بایست داخل گروه کیه؟


+بایسم؟ چرا دروغ بگم.. بایس داخل گروه ندارم

_هان نداری؟

+انتخاب برام سخت بود.. چون من همتونو. دوست داشتم....

هوپی: اولین کسی هستی که اینو میگه... چون بیشتریا بایس دارن و شاید بخاطر طرفدار های زیادی یکی از اعضا بچه های دیگه حس ناراحتی بکنن

آقای مین: ببخشید آقای جئون آدرس رو میدید؟

+اوه ببخشید خونه ما اینجاست...

کوک: خب یکم از خودت بگوــــــ؟

+خب من 18سالمه 8ساله آرمی هستم.. از کوچیکی دوست داشتم یکی مثل شما بشم
اسم ایرانی من آدرینا و اسم کره ای من دان بی هست.
خب من برای اودیشن کمپانی جی وای پی اومدم و امروز سومین تست رو قبول شدم و از فردا یک کار آموز هستمـ

جیمین: واقعا؟ اوه پس یک همکار جدیدی!

+امیدوارم.. بتونم یکی مثل شما بشم.. پسرایی موفق

عسل: یااااااا دان بیییییی

+هیشش اروم... بله چیشده؟
ا
_اینا کی هستننن

+یکی که همیشه آرزو دیدنشو داشتی

_هان.. من فقط میخواستم جیهوپ رو ببینم.. کو اینجان


هوپی:(با خنده) اره اینجام

_هان جاننن وایسا ببینم تو آر ام هستی تو جیمین جین تهیونگ کوک شوگا و هوپی
دان بی چخبره اینجا

+بعد میگم

عسل دستشو دراز کرد و دستمو کشید تا بلند شه ولی همین که دستمو فشار داد درد بدی تو کل بدنم قرار گرفت

و اخخخ بلندی گفتم

که جین اومد سمتم

_چیشده خوبی

+ها اره یکم دستم درد گرفت

تهیونگ دستمو گرفت آستینم پر خون بود

_دستت چی شده

+چیزی نیست فقط چنتا پسر منحرف مزاحم شدن حقشونو گذاشتم کف دستشون که دستم زخم شدع

_اوه پس دختر کیوت از نوع خفنشی(با خنده)

+بگی نگی(با خنده)

توراه وایسادیم که تهیونگ پیاده شد و با یک پلاستیک اومد

_بیا این چسب باند و چیزای ضد عفونی کننده..رسیدی خونه بزن دستت بدتر نشه

+واقعا ممنونم.. شما خیلی مهربونید

_قابل نداره چاگیا


بعد چند مین رسیدیم دم خونه

عسلو گرفتم و پیاده شدم
که پشت سرم تهیونگ پیاده شد..
لعنتی چرا انقدر پیش تهیونگ کوچولو موچولو بودم؟
ولی عالیه

وی:دختر چقدر تو.کیوت هستی.

+بنظرت بده

تهیونگ: معلومه که نه

با ذوق نگاش کردم تو دلم گفتم لعنتی جذاب توعم جذاب هستی ایده آل همه دخترا

خم شدم و تشکر کردم و با یه خدافظی وارد خونه شدیم.
دست گذاشتم رو قلبم لعنتی بسه آروم تر

یعنی این حرف ته ته انقدر تحت تاثیرت قرار داد

خوف خدایاا عاشقتمممممم
مرسی بابت این شانس گلم
دیدگاه ها (۰)

Idol Beheshti(آیدل بهشتی)«9» part

نفر بعدی در کار هست.. ولی

قبول دارید پسر گلم دیشب جقدر تو لایو کیوت شده بود

گلبم

پارت شانزدهم رسیدیم اونیکس:ماری نمیخوای توضیح بدی؟چه توضیحی ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط