پارت شانزدهم
پارت شانزدهم
رسیدیم
اونیکس:ماری نمیخوای توضیح بدی؟
چه توضیحی مگه من ازت کمک خواستم؟
اینو گفتم و از ماشین پیاده شدم
اونم پیاده شد
اونیکیس:وایسا حرف من هنوز تموم نشده
ولی من باهات حرفی ندارم
دستمو کشید
اونیکیس:گفتم وایسا
کلی سرم غر زد
منم زدم زیر گریه
اونیکس:نه نه گریه نکن گفتم گریه نکن نه ماری ماری غلط کردم فقط جلو چشای من گریه نکن داری نابودم میکنی بسه.
بدون اینکه هیچ حرفی بزنم رفتم خونه
و کلی درباره این شب فکر کردم من چقدر بدبختممم
صبح شد فک کنم دیشب همونجوری خوابم برده
سرم داره میترکه
امروز و بیخیال شرکت شدم و استراحت کردم
رسیدیم
اونیکس:ماری نمیخوای توضیح بدی؟
چه توضیحی مگه من ازت کمک خواستم؟
اینو گفتم و از ماشین پیاده شدم
اونم پیاده شد
اونیکیس:وایسا حرف من هنوز تموم نشده
ولی من باهات حرفی ندارم
دستمو کشید
اونیکیس:گفتم وایسا
کلی سرم غر زد
منم زدم زیر گریه
اونیکس:نه نه گریه نکن گفتم گریه نکن نه ماری ماری غلط کردم فقط جلو چشای من گریه نکن داری نابودم میکنی بسه.
بدون اینکه هیچ حرفی بزنم رفتم خونه
و کلی درباره این شب فکر کردم من چقدر بدبختممم
صبح شد فک کنم دیشب همونجوری خوابم برده
سرم داره میترکه
امروز و بیخیال شرکت شدم و استراحت کردم
- ۴۲
- ۲۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط