فیک ران part 65
ا/ت: شت ریندو دهنشو باز کرد ...! الان باید هم ارامشه خودمونو هم آرامشه بقیه رو حفظ کنیم بیا بریم دهنشو ببندیم تا این بقیه رو بیدار نکرده...
سنجو: ارع ولی بعدش باید یه فکری بکنیم..
ا/ت من فکرمو کردم...
ریندو: وای شت ما کوجاییم موهاممم چرااااا انقد ریدهههههههه
ا/ت: ریننننن ساکت شووو الان بقیه رو بیدار میکنیییی
ریندو: ینی چی ما کوشیممممم اون کیساکیه عنتر ما رو به فاخ دادددددد
ا/ت: نه راستش خب ولش کن..مهم اینه من الان میدونم کوجاییمممممم
سنجو: ارع....اینجا جزیره ی اگوشیماست..
ریندو: کجاست؟
ا/ت: جاییه که فقط با هلیکوپتر باهاش میشه سفر کرد...و اینکه خوشبختانه اینجا حداقل یه امکاناتی دارع ک باهاش زندگی کرد ولی خب ...اینجا کشتی از چند کیلومتر اونور تر اونم چند بار در سال رد میشه...امیدوارم مایکی از یه ور دیگه مارو پشتیبانی کرده باشه وگرنه حالا حالا ها اینجا مستقر میشیم..!
*رین آروم شد...
ریندو:الان چطوری اینجا زندگی کنیم؟
سنجو: خب ما یه نقشه چیدیم...خب باید ارامشمونو حفظ کنیم خب.. تا اینا بیدار بشن باید یه فکری کنیم که اینارو آروم نگه داریم...
ریندو: ارع خب با شناختی که ازشون داریم صد در صد وحشی بازی در میارن خب....بیدارشون کنیم؟
سنجو: ارع خب بیا اونایی که نسبتن آروم ترن رو اول بیدار کنیم...
ریندو: خب...کاکوچو آرومه...
سنجو: ا/ت بیا شین و تاکه و واکا رو بیدار کنیم اونا خب آروم محسوب میشن..
ریندو: خب بعدش چی؟
سنجو: چیفویو و میتی خب آروم محسوب میشن...بعد دختراشون بیدار میکنیم...به ترتیب یوزوها ..اما...هینا
ا/ت: خب من پیشنهاد میکنم مایکی و ایزانا رو برایه آخر نگه داریم اونا جنگلی بازی در میارن...
ریندو : ارع بعد دراکن رو بیدار میکنم..خب بریم...
۲۰دیقه بعد...
شین: ینی شما میخاید بگید ک ما اینجا تو این جزیره گیر افتادیم؟
تاکه: ینی ما گیر افتادیم تو یه ناکجا آباد بدون سیگار ..بدون پول..بدون گوشی...بدون غذا؟ ما قطعن میمیریمممممم
ا/ت: ای بابا خوبه الان توضیح دادمااااا تو این جزیره منابعی وجود دارع ک میتونیم زندگی کنیمممممم ولی خب بدیش اینه کشتی تا چند کیلومتری اینجا نزدیک نمیشه...
کازوتورا: اینجاست ک باید بگم همش تقصیره مایکیه...میفهمید چی میگم؟
مایکی: کازو چرا دری وری میگی آخه...به من چههههه
میتسویا: بهم بگید که یه نقشه دارید ک مارو نجات بدید....!
ا/ت: خب ارع من یه نقشه کشیدم...خب... تقسیم بندی هارو احتمالن دقیق انجام دادم...خب..:
*پارت بعد؟ حداقل ۲۵ لایک کامنتارو مث قبل ببرید بالا:]
سنجو: ارع ولی بعدش باید یه فکری بکنیم..
ا/ت من فکرمو کردم...
ریندو: وای شت ما کوجاییم موهاممم چرااااا انقد ریدهههههههه
ا/ت: ریننننن ساکت شووو الان بقیه رو بیدار میکنیییی
ریندو: ینی چی ما کوشیممممم اون کیساکیه عنتر ما رو به فاخ دادددددد
ا/ت: نه راستش خب ولش کن..مهم اینه من الان میدونم کوجاییمممممم
سنجو: ارع....اینجا جزیره ی اگوشیماست..
ریندو: کجاست؟
ا/ت: جاییه که فقط با هلیکوپتر باهاش میشه سفر کرد...و اینکه خوشبختانه اینجا حداقل یه امکاناتی دارع ک باهاش زندگی کرد ولی خب ...اینجا کشتی از چند کیلومتر اونور تر اونم چند بار در سال رد میشه...امیدوارم مایکی از یه ور دیگه مارو پشتیبانی کرده باشه وگرنه حالا حالا ها اینجا مستقر میشیم..!
*رین آروم شد...
ریندو:الان چطوری اینجا زندگی کنیم؟
سنجو: خب ما یه نقشه چیدیم...خب باید ارامشمونو حفظ کنیم خب.. تا اینا بیدار بشن باید یه فکری کنیم که اینارو آروم نگه داریم...
ریندو: ارع خب با شناختی که ازشون داریم صد در صد وحشی بازی در میارن خب....بیدارشون کنیم؟
سنجو: ارع خب بیا اونایی که نسبتن آروم ترن رو اول بیدار کنیم...
ریندو: خب...کاکوچو آرومه...
سنجو: ا/ت بیا شین و تاکه و واکا رو بیدار کنیم اونا خب آروم محسوب میشن..
ریندو: خب بعدش چی؟
سنجو: چیفویو و میتی خب آروم محسوب میشن...بعد دختراشون بیدار میکنیم...به ترتیب یوزوها ..اما...هینا
ا/ت: خب من پیشنهاد میکنم مایکی و ایزانا رو برایه آخر نگه داریم اونا جنگلی بازی در میارن...
ریندو : ارع بعد دراکن رو بیدار میکنم..خب بریم...
۲۰دیقه بعد...
شین: ینی شما میخاید بگید ک ما اینجا تو این جزیره گیر افتادیم؟
تاکه: ینی ما گیر افتادیم تو یه ناکجا آباد بدون سیگار ..بدون پول..بدون گوشی...بدون غذا؟ ما قطعن میمیریمممممم
ا/ت: ای بابا خوبه الان توضیح دادمااااا تو این جزیره منابعی وجود دارع ک میتونیم زندگی کنیمممممم ولی خب بدیش اینه کشتی تا چند کیلومتری اینجا نزدیک نمیشه...
کازوتورا: اینجاست ک باید بگم همش تقصیره مایکیه...میفهمید چی میگم؟
مایکی: کازو چرا دری وری میگی آخه...به من چههههه
میتسویا: بهم بگید که یه نقشه دارید ک مارو نجات بدید....!
ا/ت: خب ارع من یه نقشه کشیدم...خب... تقسیم بندی هارو احتمالن دقیق انجام دادم...خب..:
*پارت بعد؟ حداقل ۲۵ لایک کامنتارو مث قبل ببرید بالا:]
۱۷.۰k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.