فیک ران part 66
ا/ت :خب تقسیم بندیمون اینطوریه:
اما ..هینا ..سنجو ..دراکن-کون تاکهمیچی-کون مایکی-کون میرن یسری میوه رو جمع میکنن تا گشنگیمونو فعلن با اونا بر طرف کنیم...
من ..رین...یوزوها میریم منبع برای آب خوردن پیدا کنیم
طرف دیگه باجی-کون چیفویو-کون کازوتورا-کون چوب جمع میکنن آتیش درست کنیم:]
شینچیرو-کون تاکئومی-کون واکاسا-کون میرید سراغ یه سری درخت بعد ساقه ی محکم یا طناب رو بهم وصل میکنن تا تخت برایه خودمون درست کنیم و از برگ و چیز هایه دیگهیه تمیز برایه خابیدن زیر صخره استفاده میکنیم و اینو بهتون دادم چون من احساس میکنم بقیه اُرزِهیه انجامه همچین کاری رو ندارن و حتمن دعواشون میشه...
و کوکو و ران و ایزانا-کون...کاکوچو و سانزو یسری قایقه ساده درست میکنن ک اگه لازم شد حتمن با همونا از اینجا بریم:]
و برایه آخرین کار...ناهویا-کون سویا-کون هاکای-کون میتسویا-کون برایه ساخته برجه چوبی دست به کار میشن:] ک کشتی ای قایقی چیزی دیدیم آتیش بزنیم و جلب توجه کنیم و نجات پیدا کنیم:]
کوکو: واقعن از این تقسیم بندیت متشکرم که منو با اون تاکئومیه عنتر نزاشتی...
سنجو: هوی درباره ی داداشم درس زر بزننن
ران: چرا تو با ریندو بری؟ چرا من با تو نیام؟
سانزو: در واقع چرا من نیام؟
مایکی:همتون خفه شید چرا من نباید با ا/ت تنها باشم؟
سنجو: اول اینکه تنها نیستید و تو قرار نیس با اون همراه بشی و بخاطر همین یوزوها هم باهاشون میفرستیم تا دست از پا خطا نکنن..
و دلیل دومش اینه اینجا بین شما ها ریندو بهتر از شما احمقا با ا/ت کنار میاد و یجورایی بست فرندش محسوب میشه😐🗼💣
مایکی: من چرا اسلحه با خودم نیوردم؟
هینا: چیو نیوردید؟
اما: هه هه هه😅 هیچی چرت و پرت میگه دریا زده شده...اسلحه کجا بود آخه *رو به مایکی:😠
مایکی: ارع ...چرت میگم...😅😅😅
باجی: ا/ت تو یه کوله اوردی تو کولت چیه؟
ا/ت: خب...اول گوشیمه...امتحان کردم نه تنها اینجا آنتن نمیده بلکه بعد ۳۰ ثانیه گوشیم سوخت...بعدش یسری خوراکی دارم ک چیزه خیلی عادی ای تو کیفم.. و یادم نمیاد باید نگا کنم دوباره😐
هاکای: چرا این مغزه متفکر بازی هاتو برایه ما در نیوردی هرچی غز و چرت و پرت بود نصیبمون کردی..😑🚬
ا/ت: اول اینکه من جفتتونو دوس داشتم ..و ابراز علاقمو از راه ایسگا گرفتن و اذیت کردنتون انجام میدادم..
ناهویا: میخام صد ساله سیا ابراز علاقه نکنییی
ا/ت: شاید باورتون نشه ولی من از قصد پاشنه بلند پوشیده بودم..من از این چرت و پرتا استفاده نمیکنم...
ناهویا: ا/ت ..میفهمی ..؟ میخام از سه ناحیه پارت کنم...
هاکای: لعنتییییی سره من چرا کرم ریختیییی؟یه خاطره بود دیگههههههه
ا/ت: میدونی از ریدمانی ک دوستم کرده بود اصبانی بودم سرت خالی کردم گومن برایه تو زیادی زور بود🥹💙
اما ..هینا ..سنجو ..دراکن-کون تاکهمیچی-کون مایکی-کون میرن یسری میوه رو جمع میکنن تا گشنگیمونو فعلن با اونا بر طرف کنیم...
من ..رین...یوزوها میریم منبع برای آب خوردن پیدا کنیم
طرف دیگه باجی-کون چیفویو-کون کازوتورا-کون چوب جمع میکنن آتیش درست کنیم:]
شینچیرو-کون تاکئومی-کون واکاسا-کون میرید سراغ یه سری درخت بعد ساقه ی محکم یا طناب رو بهم وصل میکنن تا تخت برایه خودمون درست کنیم و از برگ و چیز هایه دیگهیه تمیز برایه خابیدن زیر صخره استفاده میکنیم و اینو بهتون دادم چون من احساس میکنم بقیه اُرزِهیه انجامه همچین کاری رو ندارن و حتمن دعواشون میشه...
و کوکو و ران و ایزانا-کون...کاکوچو و سانزو یسری قایقه ساده درست میکنن ک اگه لازم شد حتمن با همونا از اینجا بریم:]
و برایه آخرین کار...ناهویا-کون سویا-کون هاکای-کون میتسویا-کون برایه ساخته برجه چوبی دست به کار میشن:] ک کشتی ای قایقی چیزی دیدیم آتیش بزنیم و جلب توجه کنیم و نجات پیدا کنیم:]
کوکو: واقعن از این تقسیم بندیت متشکرم که منو با اون تاکئومیه عنتر نزاشتی...
سنجو: هوی درباره ی داداشم درس زر بزننن
ران: چرا تو با ریندو بری؟ چرا من با تو نیام؟
سانزو: در واقع چرا من نیام؟
مایکی:همتون خفه شید چرا من نباید با ا/ت تنها باشم؟
سنجو: اول اینکه تنها نیستید و تو قرار نیس با اون همراه بشی و بخاطر همین یوزوها هم باهاشون میفرستیم تا دست از پا خطا نکنن..
و دلیل دومش اینه اینجا بین شما ها ریندو بهتر از شما احمقا با ا/ت کنار میاد و یجورایی بست فرندش محسوب میشه😐🗼💣
مایکی: من چرا اسلحه با خودم نیوردم؟
هینا: چیو نیوردید؟
اما: هه هه هه😅 هیچی چرت و پرت میگه دریا زده شده...اسلحه کجا بود آخه *رو به مایکی:😠
مایکی: ارع ...چرت میگم...😅😅😅
باجی: ا/ت تو یه کوله اوردی تو کولت چیه؟
ا/ت: خب...اول گوشیمه...امتحان کردم نه تنها اینجا آنتن نمیده بلکه بعد ۳۰ ثانیه گوشیم سوخت...بعدش یسری خوراکی دارم ک چیزه خیلی عادی ای تو کیفم.. و یادم نمیاد باید نگا کنم دوباره😐
هاکای: چرا این مغزه متفکر بازی هاتو برایه ما در نیوردی هرچی غز و چرت و پرت بود نصیبمون کردی..😑🚬
ا/ت: اول اینکه من جفتتونو دوس داشتم ..و ابراز علاقمو از راه ایسگا گرفتن و اذیت کردنتون انجام میدادم..
ناهویا: میخام صد ساله سیا ابراز علاقه نکنییی
ا/ت: شاید باورتون نشه ولی من از قصد پاشنه بلند پوشیده بودم..من از این چرت و پرتا استفاده نمیکنم...
ناهویا: ا/ت ..میفهمی ..؟ میخام از سه ناحیه پارت کنم...
هاکای: لعنتییییی سره من چرا کرم ریختیییی؟یه خاطره بود دیگههههههه
ا/ت: میدونی از ریدمانی ک دوستم کرده بود اصبانی بودم سرت خالی کردم گومن برایه تو زیادی زور بود🥹💙
۱۲.۳k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.