خوزستان
( خوزستان)
نفت دارم سهم من رامی بری
جنگ کردم حق من را می دهی؟
حق فولاد و تجارت را ندادی بی خیال
نیشکر هم مال تو هی می بری
گاز دارم سهم مردم بی خیال
بوی گاز را از خیابان می بری
سالها گرما رفیق است این دیار
پول برقم چرا هر روز بالا می بری
سد و نیروگاه من خیرش به چیست
هر چه دارم را تو بالا می بری
خسته هستم بس که من می کارمو
سهم من را تو به غارت می بری
گرد و خاک و زلزله سهم من است
من مریضم پول درمان می دهی؟
بهترین داراییم یک رود بود
آب کارون هم تو داری می بری
من نمیدانم چه تقدیر بدی است
کی حقوق مردمم را می دهی
سربلند و شاد باشی ای وطن
من مریضم پول درمان می دهی؟؟؟
شعر: محمد علی سینائی
نفت دارم سهم من رامی بری
جنگ کردم حق من را می دهی؟
حق فولاد و تجارت را ندادی بی خیال
نیشکر هم مال تو هی می بری
گاز دارم سهم مردم بی خیال
بوی گاز را از خیابان می بری
سالها گرما رفیق است این دیار
پول برقم چرا هر روز بالا می بری
سد و نیروگاه من خیرش به چیست
هر چه دارم را تو بالا می بری
خسته هستم بس که من می کارمو
سهم من را تو به غارت می بری
گرد و خاک و زلزله سهم من است
من مریضم پول درمان می دهی؟
بهترین داراییم یک رود بود
آب کارون هم تو داری می بری
من نمیدانم چه تقدیر بدی است
کی حقوق مردمم را می دهی
سربلند و شاد باشی ای وطن
من مریضم پول درمان می دهی؟؟؟
شعر: محمد علی سینائی
- ۹۹۲
- ۱۶ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط