دوش به هر جا که بدی دانم کامروز ز غم

دوش به هر جا که بدی دانم کامروز ز غم
گشته بود همچو دلم مسجد لا حول و لا



سایه نوری تو و ما جمله جهان سایه تو
نور کی دیدست که او باشد از سایه جدا


🍃🌺🍃
دیدگاه ها (۲)

زیبایے نگاهت ستودنے ستکاش حواست به چشمانت باشد...چشمانیکه رس...

گفتم از عشق بگو! گفت كه حالت خوب است؟!بس كن از عشق نگو! فتنه...

عزیزِ جانمامروزت رابا جرعه‌جرعه چشیدن از دوستتدارم‌های من آغ...

نشود فاش کسی آنچه میان من و توستتا اشارات نظر نامه رسان من و...

چه #مبارک است این غم که #تو در دلم نهادیبه غمت که هرگز این #...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

فراز مردانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط