مخاطب خاص اش میشد

مخاطب خاص ڪاش میشد،
دستِ
آمدنت را گرفت
وپا گذاشت
بر رویِ
هرچـــــہ رفــــتن اســــت
آنوقت من وتو
در ڪنارِ هم
میخندیدیم، بہ آن هایی
ڪہ می گفتند
"هرآمدنی یڪ رفتن دارد"
دیدگاه ها (۱)

مخاطب خاصلذّت دنیا،داشتنِ کسی ستکه دوست داشتن را بلد است؛به ...

مخاطب خاصناز ڪن، عیبے ندارد، نازنین تر مےشوےبا غمِ این روزها...

مخاطب خاصاز خواب پریدم...خواب بد دیده بودم،گوشی تلفن را بردا...

بفرمایید نهار

☆روزی عادی در مدرسه ای..☆☆مثل روز های دیگر مدرسه معلم داشت د...

پارت : ۳۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط