کیمیاگر
#کیمیاگر
#قسمت_سوم
⭐️ کاروانی از دور سر رسید. از ارابه ها و اسب ها و زینت هایش می شد فهمید که از اشرافند.
✨ یکی از نگهبانان با شتاب جنبید و نیزه اش را از پهلو محکم زد به سینه ی یونس و گفت:
⚪️ برو کنار! وزیر دارد می آید.
✨ ضربه ی نگهبان آن قدر شدید بود که درد در سینه ی یونس پیچید و او را پرت کرد طرف دیوار.
✨ یونس چشم گرداند سوی کاروانی که به دروازه نزدیک تر می شد. یحیای وزیر را از ارابه ی سلطنتی و لباس های زربفت و حلقه ی محافظانش در لحظه شناخت.
✨ از جا برخاست و قدمی پیش تر رفت. تمام توانش را در حنجره هایش جمع کرد و فریاد زد: ...
🟤 جناب وزیر! خبر و تحفه ای بی نظیر دارم برایتان.
⭐️ صدای یونس در میان صدای سم اسب ها و چرخ ارابه ها گم شد.
✨ چند نگهبان دیگر هم به طرفش خیز برداشتند تا او را از دروازه دور کنند.
✨ با چند ضربه ی مشتی که به صورت یونس نشست، چشم هایش سیاهی رفت و رد خون از صورت به دهانش سرازیر شد.
✨ چشم هایش از خشم در خون نشست و دیگر نفهمید چگونه با یک مشت، دهان یکی از نگهبانان را خونین و مالین کرده بود.
✨ یونس تا به خودش بیاید، با دست های بسته، در سیاه چالی تاریک آویخته شده بود. جز تاریکی چیزی دیده نمی شد.
⭐️ کمی بعد به خودش آمد و دوباره همان نیرویی که او را تا بغداد کشانده بود، توانش بخشید.
✨ اما دردی که در دست هایش احساس می کرد، لحظه به لحظه بیشتر می شد...
✨ ساعتی بعد در سیاه چال با صدایی زوزه کش باز شد. روزنه ای از نور به درون تابید و نگهبانی تنومند با شکمی بر آمده وارد شد.
✨ شلاق چرمی را از میان مشت هایش رها کرد و دسته ی چوبی آن را بالا برد. بی آن که کلمه ای حرف بزند، ضربه ای محکم بر پیکر یونس زد.
✨ بعد با صدایی که در دیوارهای سیاه چال پیچید، گفت:
⚪️ راه بر وزیر اعظم می بندی؟ راه زنی، وگرنه گداهای بغداد این قدر بی شرم و جسور نیستند.
#یارب_به_فضل_واحسان_تغییرده_قضارا #و_أکثروا_الدعاء_بتعجیل_الفرج_فإن_ذلک_فرجکم #بخوان_دعای_فرج#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است#حیا#حجاب#اللهم_لعن_سقیفه#اللهم_لعن_الجبت_و_الطاغوت #با_ادب_باشیم #صلوات #مناجات #زندگی_خوب #انتقام_سخت #رمضان #عکس_نوشته #بخون #تلنگر #مهدویت #فاطمیه #مذهبی #شهادت #شهدا #محرم #غدیر #ولایت #امامت #قرآن_کریم #برائت #تولی #ظهور #دعای_فرج #هنر_زندگی #اهل_بیت #ثقلین #رافصی#علمدار_نیامد #اربعین #زیارت #فرهنگی #تربیتی #ویسگون #نور #ظلمت #وحدت #حدیث #شبهه#ashura #ما_بیخیال_سیلی_مادر_نمیشویم #علی_علی
🆔@bagheban
#قسمت_سوم
⭐️ کاروانی از دور سر رسید. از ارابه ها و اسب ها و زینت هایش می شد فهمید که از اشرافند.
✨ یکی از نگهبانان با شتاب جنبید و نیزه اش را از پهلو محکم زد به سینه ی یونس و گفت:
⚪️ برو کنار! وزیر دارد می آید.
✨ ضربه ی نگهبان آن قدر شدید بود که درد در سینه ی یونس پیچید و او را پرت کرد طرف دیوار.
✨ یونس چشم گرداند سوی کاروانی که به دروازه نزدیک تر می شد. یحیای وزیر را از ارابه ی سلطنتی و لباس های زربفت و حلقه ی محافظانش در لحظه شناخت.
✨ از جا برخاست و قدمی پیش تر رفت. تمام توانش را در حنجره هایش جمع کرد و فریاد زد: ...
🟤 جناب وزیر! خبر و تحفه ای بی نظیر دارم برایتان.
⭐️ صدای یونس در میان صدای سم اسب ها و چرخ ارابه ها گم شد.
✨ چند نگهبان دیگر هم به طرفش خیز برداشتند تا او را از دروازه دور کنند.
✨ با چند ضربه ی مشتی که به صورت یونس نشست، چشم هایش سیاهی رفت و رد خون از صورت به دهانش سرازیر شد.
✨ چشم هایش از خشم در خون نشست و دیگر نفهمید چگونه با یک مشت، دهان یکی از نگهبانان را خونین و مالین کرده بود.
✨ یونس تا به خودش بیاید، با دست های بسته، در سیاه چالی تاریک آویخته شده بود. جز تاریکی چیزی دیده نمی شد.
⭐️ کمی بعد به خودش آمد و دوباره همان نیرویی که او را تا بغداد کشانده بود، توانش بخشید.
✨ اما دردی که در دست هایش احساس می کرد، لحظه به لحظه بیشتر می شد...
✨ ساعتی بعد در سیاه چال با صدایی زوزه کش باز شد. روزنه ای از نور به درون تابید و نگهبانی تنومند با شکمی بر آمده وارد شد.
✨ شلاق چرمی را از میان مشت هایش رها کرد و دسته ی چوبی آن را بالا برد. بی آن که کلمه ای حرف بزند، ضربه ای محکم بر پیکر یونس زد.
✨ بعد با صدایی که در دیوارهای سیاه چال پیچید، گفت:
⚪️ راه بر وزیر اعظم می بندی؟ راه زنی، وگرنه گداهای بغداد این قدر بی شرم و جسور نیستند.
#یارب_به_فضل_واحسان_تغییرده_قضارا #و_أکثروا_الدعاء_بتعجیل_الفرج_فإن_ذلک_فرجکم #بخوان_دعای_فرج#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است#حیا#حجاب#اللهم_لعن_سقیفه#اللهم_لعن_الجبت_و_الطاغوت #با_ادب_باشیم #صلوات #مناجات #زندگی_خوب #انتقام_سخت #رمضان #عکس_نوشته #بخون #تلنگر #مهدویت #فاطمیه #مذهبی #شهادت #شهدا #محرم #غدیر #ولایت #امامت #قرآن_کریم #برائت #تولی #ظهور #دعای_فرج #هنر_زندگی #اهل_بیت #ثقلین #رافصی#علمدار_نیامد #اربعین #زیارت #فرهنگی #تربیتی #ویسگون #نور #ظلمت #وحدت #حدیث #شبهه#ashura #ما_بیخیال_سیلی_مادر_نمیشویم #علی_علی
🆔@bagheban
۳.۳k
۱۳ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.