برای محل سکونتتان مرز میگذارید حد میگذارید و هر غریبه ا

برای محل سکونت‌تان مرز میگذارید، حد میگذارید و هر غریبه ای را به آن راه نمیدهید، ولی چرا همین کار را در رفتارتان نمیکنید؟

چرا اگر از شوخی خاصی ناراحت میشوید در عین ناراحتی به آن میخندید؟
اگر همکاری به خودش اجازه میدهد بیش از آنچه عرف است به شما نزدیک شود چرا نشان نمیدهید که ناراحت شده‌اید؟چرا فکر میکنید حد و مرز گذاشتن دیگران را از شما دور میکند؟
همانطور که در یک خانه‌ی بی درب وحفاظ احساس امنیت نمیکنید، اگر برای روابط‌تان مرز نداشته باشید نیز احساس امنیت نمیکنید. حریم اعتقادات و احساسات را معلوم ومشخص کنید، حتی یک بار هم مرزهایتان را برای خوش آمد کسی نشکنید، اگر شما یک بار این کار را بکنید دیگران بارها و بارها آن را نادیده می گیرند.
مرزهای رفتاری واحساسی به شما امنیت ، هویت و احترام میبخشند. مرزهایتان را نشکنید.
دیدگاه ها (۲)

به چه می‌اندیشی؟ نگرانی بیجاست!عشق اینجا و تو اینجا و خدا هم...

زندگی چیزی نیست، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود...👤سهر...

‏اینکه برایِ کسی مهم باشی و جزءِ اولویت هاش،اصلا دستِ تو نیس...

تو باید با روز‌هایِ بد بجنگی تا روزهاے خوب زندگیت رو بدست بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط