کاش عشقت شده بودم که دلت جایم بود
کاش عشقت شده بودم که دلت جایم بود
بغل اسم تو در دفترت امضایم بود
قایقی میشدم و گاه تو را میبردم
خندهات همسفری با من و دریایم بود
تو تمام نفسم میشدی و سینهی من
از هوای تو در اکسیژن دنیایم بود
کوچهی خلوت و من منتظر آمدنت
اشک و آهی که در این کوچه به لبهایم بود
سخت در حال و هوای تب حسرت بودم
که چه میشد اگر آغوش تنت جایم بود؟!
ناگهان آمدی و خوب نگاهت کردم
دیدم از هرچه در آن دلبر زیبایم بود!
چشم تو خیره به من حالت عاشق شدن است
این همان لحظهی نابی است که رویایم بود..!
بغل اسم تو در دفترت امضایم بود
قایقی میشدم و گاه تو را میبردم
خندهات همسفری با من و دریایم بود
تو تمام نفسم میشدی و سینهی من
از هوای تو در اکسیژن دنیایم بود
کوچهی خلوت و من منتظر آمدنت
اشک و آهی که در این کوچه به لبهایم بود
سخت در حال و هوای تب حسرت بودم
که چه میشد اگر آغوش تنت جایم بود؟!
ناگهان آمدی و خوب نگاهت کردم
دیدم از هرچه در آن دلبر زیبایم بود!
چشم تو خیره به من حالت عاشق شدن است
این همان لحظهی نابی است که رویایم بود..!
۶۱۸
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.