فرصتی دیگر پارت

فرصتی دیگر پارت ۱۱
{باکوگو اندر ذهن}

=هه فک کردی هر شب بهش سر میزنم=

^شب اول^

{ایکو خوابیده و پتو روش نیس}

باکوگو « چ نا..... چقدر نفله اس این »   \سرخ\

{باکوگو پتو رو روی ایکو میندازه و موهاشو تکون میده}

باکوگو « خوب بخوابی ایکو  ....... »  \لبخند\

باکوگو از اتاق خارج میشه

{ایکو چشماشو باز میکنه}

{تلپ تلپ سرخ سرخ ......}

[منظور بنده از تلپ تلپ اینکه قلبش تند تند میزنه]

×فردا صبح×

المایت « ایکو جوان انگار شب خوب نخوابیدی »

ایکو  ........

المایت « ایکو ی جواننننن »
دیدگاه ها (۸)

کارم کم بود کصافتتتتتت بیشتر فیک ا. ت و باکوگو رو گزارش کردی...

فرصتی دیگر پارت ۱۲ایکو « خخخخخخخخخخخخ »المایت « این کار بده ...

ا~ت و تودوروکی پارت ۲۰تویا « هوی شوتو »شوتو « چیه »تویا « می...

ناشناسعلی ᯣ_ᯣ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط