دوستت دارم

دوستت دارم
و هراسانم دقایقی بگذرند
که بر حریر دستانت دست نکشم
و چون کبوتری بر گنبدت ننشینم
و در مهتاب شناور نشوم
سخن ات شعر است
خاموشی ات شعر
و عشقت
آذرخشی میان رگ هایم
چونان سرنوشت...



🕴 نزار قبانی
#عاشقانه_ها...
دیدگاه ها (۲۳)

شب، ندارد سـرِخواب... شاخِ مایوسِ یکی پیچکِ خُشک پنجه بر شیش...

برخیز که جان است و جهان است و جوانیخورشید برآمد بنگر نورفشان...

دوستت دارممثل بادی که مسیر گلوله‌ای را عوض می کندو سربازیکه ...

روزهای تابستان بر شن‌های ساحل دراز می‌کشم و فکر کردن به تو ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط