تنفر تا عشق
#تنفر_تا_عشق
#اد_جئون
#پارت_29
کوکم اونو بغل گرد
ایشههه چندشااا عوقققق
سئون :کوکی موهامو کشید(گریه الکی
ته هم رفت سمت سئون
ته :سئون خوبی؟
سئون:ن اوپااا(گریه
ته و کوک سئون رو رومبل نشوندن
(منظور از رو مبل نشوندن اینه که باهاش رفتن تا رو مبل بشینه نمیدونم فهمیدید یان)
منم با جیمین و شوگا رفتم نشستم رو مبل
کوک:تعریف کن ببینم چی شده
سئون:موهامو کشید
ات : نکشیدمم(اصن نکشیدی
سئون: چرا موهامو کندییی
ته :ات مگه بچه ای؟دیه مسخرشو دراوردی
کوک:اخلاقت خیلی مسخرس
ات:من.
کوک:خفشو ات
ات :مگه من فق موهاشو کشیدم؟(اینجا بغض میکنه
کوک :هرچی بود ت نباید میکشیدی
ات:اونم موهامو کشید خب(ات مظلومممم
ته :ت نباید..
جیمین:بسه دیه مگ فق ات موهاشو کشیده
شوگا :تعریف کنید ببینم چی شده
سئون:موهامو کشید
ات:ت هم لباسمو بدون اجازه پوشیدی
کوک:مگ چیشد حالا
شوگا:خب وسایلش بوده ت باید اجازه میگرفتی سئون!
سئون: فق لباسه
ات:ولی من این لباسمو خیلی دوس داشتم
شوگا:سئون قبول کن اشتباه کردی
کوک:سئون اشتباهی نکرده
ات:چر کرده (اینجا دیه گریش میگیره
(عامم حس بدیه وقتی ت با یکی دعوا کنی بعد برن طرف اون طوری ک میخای هم اون طرف هم بقیه رو جر بدی😂)
جیم ات و بغل میکنه و میگع
جیمین:نباید وسایل رو بدون اجازع بر میداشتی!
شوگا: از هم معذرت خواهی کنید(شبیه دعوا دوتا بچه شده😂)
سئون: ببخشید
عذرخواهیش رو شنیدم و خدمو زدم ب کوچه علی چپ
شوگا:ات منتظریم
وقتی شوگا اینو گف خیلی اروم جوری ک خدمم بزور میشنیدم گفتم
ات:ببخشی
جملمم کامل نگفتم چون اصن از کارم پشیمون نبودم
کوک :برو لباسشو در بیارامروز بهت پول میدم بری لباس بخری فردا مهمونی دعوتیم
سئون: باشه
سئون رف بالا منم ب ته کوک داشتم فک میکردم خیلی ازشون بدم اومده بود
بازم صد رحمت ب شوگا و جیمین
نظراتتون👼🏻🐾
#اد_جئون
#پارت_29
کوکم اونو بغل گرد
ایشههه چندشااا عوقققق
سئون :کوکی موهامو کشید(گریه الکی
ته هم رفت سمت سئون
ته :سئون خوبی؟
سئون:ن اوپااا(گریه
ته و کوک سئون رو رومبل نشوندن
(منظور از رو مبل نشوندن اینه که باهاش رفتن تا رو مبل بشینه نمیدونم فهمیدید یان)
منم با جیمین و شوگا رفتم نشستم رو مبل
کوک:تعریف کن ببینم چی شده
سئون:موهامو کشید
ات : نکشیدمم(اصن نکشیدی
سئون: چرا موهامو کندییی
ته :ات مگه بچه ای؟دیه مسخرشو دراوردی
کوک:اخلاقت خیلی مسخرس
ات:من.
کوک:خفشو ات
ات :مگه من فق موهاشو کشیدم؟(اینجا بغض میکنه
کوک :هرچی بود ت نباید میکشیدی
ات:اونم موهامو کشید خب(ات مظلومممم
ته :ت نباید..
جیمین:بسه دیه مگ فق ات موهاشو کشیده
شوگا :تعریف کنید ببینم چی شده
سئون:موهامو کشید
ات:ت هم لباسمو بدون اجازه پوشیدی
کوک:مگ چیشد حالا
شوگا:خب وسایلش بوده ت باید اجازه میگرفتی سئون!
سئون: فق لباسه
ات:ولی من این لباسمو خیلی دوس داشتم
شوگا:سئون قبول کن اشتباه کردی
کوک:سئون اشتباهی نکرده
ات:چر کرده (اینجا دیه گریش میگیره
(عامم حس بدیه وقتی ت با یکی دعوا کنی بعد برن طرف اون طوری ک میخای هم اون طرف هم بقیه رو جر بدی😂)
جیم ات و بغل میکنه و میگع
جیمین:نباید وسایل رو بدون اجازع بر میداشتی!
شوگا: از هم معذرت خواهی کنید(شبیه دعوا دوتا بچه شده😂)
سئون: ببخشید
عذرخواهیش رو شنیدم و خدمو زدم ب کوچه علی چپ
شوگا:ات منتظریم
وقتی شوگا اینو گف خیلی اروم جوری ک خدمم بزور میشنیدم گفتم
ات:ببخشی
جملمم کامل نگفتم چون اصن از کارم پشیمون نبودم
کوک :برو لباسشو در بیارامروز بهت پول میدم بری لباس بخری فردا مهمونی دعوتیم
سئون: باشه
سئون رف بالا منم ب ته کوک داشتم فک میکردم خیلی ازشون بدم اومده بود
بازم صد رحمت ب شوگا و جیمین
نظراتتون👼🏻🐾
۱.۲k
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.