غرق در فکر و خیالم
غرق در فکر و خیالم
نشسته ام یک گوشه و
چرخ خیاطی قدیمی مادرم را گذاشته ام جلوی رویم
.کلی کار دارم.
بعضی هارا باید بشکافم و از نو بدوزم مثلا دلم را که هی تنگ میشود برای تو...
بعضی را هم باید درز باز شده اش را بگیرم مثلا گلویم را که هی بغض میکند و از چشمم سرازیر میشود...
بعضی راهم باید کلا بشکافم و دستمالی چیزی کنم تا از بین برود مثلا افکار درهم و برهرم را
دلم را هم حتما یادم باشد تا رفو کنم.
پیراهنت را که به هوای چیدن الوچه برایم ،از روی شاخه درخت، پاره شد را اما نمی خواهم بدوزم.میخواهم همانطور بماند ،اصلا اویزانش میکنم کنار لباس های خودم.
همانطور با عطر تو...اینطوری هروقت دلتنگت شدم حداقل یک چیز دارم برای دلخوشی😥
راستی بنظر تو من هم صنعت گر محسوب میشوم!؟
و میشود گفت به صنعت خیال بافی مشغولم!؟
#سری_افکار_کپک_زده
#خودت هم که نباشی خیالت هست😩
نشسته ام یک گوشه و
چرخ خیاطی قدیمی مادرم را گذاشته ام جلوی رویم
.کلی کار دارم.
بعضی هارا باید بشکافم و از نو بدوزم مثلا دلم را که هی تنگ میشود برای تو...
بعضی را هم باید درز باز شده اش را بگیرم مثلا گلویم را که هی بغض میکند و از چشمم سرازیر میشود...
بعضی راهم باید کلا بشکافم و دستمالی چیزی کنم تا از بین برود مثلا افکار درهم و برهرم را
دلم را هم حتما یادم باشد تا رفو کنم.
پیراهنت را که به هوای چیدن الوچه برایم ،از روی شاخه درخت، پاره شد را اما نمی خواهم بدوزم.میخواهم همانطور بماند ،اصلا اویزانش میکنم کنار لباس های خودم.
همانطور با عطر تو...اینطوری هروقت دلتنگت شدم حداقل یک چیز دارم برای دلخوشی😥
راستی بنظر تو من هم صنعت گر محسوب میشوم!؟
و میشود گفت به صنعت خیال بافی مشغولم!؟
#سری_افکار_کپک_زده
#خودت هم که نباشی خیالت هست😩
۱.۴k
۲۳ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.